responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ياد معاد نویسنده : جوادی آملی، عبدالله    جلد : 1  صفحه : 209
آن خدايى كه از شجر اخضر يعنى درخت سبز و تر براى انتفاع شما آتش قرار داده تا وقتى كه خواهيد برافروزيد . شجر اخضر درختى است در حجاز , اگر شاخه هاى سبز اين درخت را انسان بشكند و به هم بزند شعله از اين شاخه هاى سبز بيرون مى آيد . حق تعالى مى فرمايد , آن خدايى كه از درون شاخه هاى سبز شعله سرخ بيرون مى آورد مى تواند به اين استخوان هاى پوسيده دوباره حيات بدهد . اين گذشته از آن كه اصل قدرت را تثبيت مى كند ما را به يك نقطه اخلاقى هم تنبه مى دهد كه گاهى انسان تا سر پا هست سبز است و ديگران مى پندارند كه درونش مانند بيرون خرم است و باطنش مانند ظاهرش شاداب , ولى روزى كه شكست معلوم مى شود كه درونش شعله بود . او در باطن نار بود . او در دل زبانه داشت . او در جان آتش مى پروريد . اگر چه در بيرون خرم و سبزى داشت , ولى در درون شعله زبانه كشى داشت . تا نشكند معلوم نمى شود . تا روز شكست فرا نرسد معلوم نمى شود كه درون او شعله است يا طراوت . خداوند متعال مى فرمايد : شما اين درخت را سبز مى بينيد . خدا هم بشر را مانند ديگر روييدنى ها سبز و خرم و سرزنده و بانشاط آفريد( . أنبتكم من الارض نباتا ) [1] . اما وقتى كه طليعه قيامت فرا رسيد( . ألقارعة ماالقارعة و ما أدريك ما القارعة ) [2] . آن روز قرع و كوبيدن و در همشكستن فرا رسيد , روزى كه كل نظام درهم كوبيده مى شود و تمام خرمى ها و سرسبزى ها درهم شكسته مى شود , آن گاه معلوم مى شود كسى كه هدف انبيا را پياده نكرده و قايم به قسط نشد , چه قدر خود شعله ور و هيزم افروخته است .

[1]سوره نوح , آيه 17

[2]سوره قارعه , آيات 1 و 2 و 3

نام کتاب : ياد معاد نویسنده : جوادی آملی، عبدالله    جلد : 1  صفحه : 209
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست