منكر معاد براى ما مثلى مى زند و مى گويد اين استخوان هاى فرسوده و پوسيده را چه
كسى دوباره زنده مى كند ؟ يعنى انسان كه مرد و هستيش پايان يافت , ديگر بعد از
مرگ خبرى نيست . فرمود( :
قل يحييها الذى انشاها اول مره
) [1] .
فرمود شبهه شما يا در قدرت خداست يا در علم خدا . يا مى گوييد استخوان هاى
فرسوده و پوسيده چگونه دوباره زنده مى شود , يا مى گوييد انسان كه خاك شد و
ذرات
بدنش پراكنده يا جذب گياهان و مانند آن شد , چگونه آن اجزاى پراكنده از هر
انسان را مى تواند تميز داده و سپس جمع آورى كرد . اگر مسئله قدرت مطرح است
يعنى چگونه مى شود اين ها را دوباره زنده كرد . آن خدايى كه اين ها را از عدم به
هستى آورد , اين هايى كه چيزى نبودند , خدا اين ها را آفريد , همان قادر مطلق
مى تواند دوباره به آن ها حيات اعطا كند و اين ها را زنده كند .
اگر از نظر علم شبهه داريد كه چگونه اين ذرات از يكديگر امتياز پيدا مى كنند ,
اين ذرات پراكنده شده كه هر ذره يى جذب جايى شده چگونه مى توان اين ذرات
پراكنده
شده و جذب شده
را شناسايى كرده , خدايى كه(
وهو بكل خلق عليم
) . شناساى مطلق است نه از حيطه قدرت خدا اين ها بيرون اند . نه از محدوده
شناسايى و علم خدا بيرون اند . او قدرت اش نامحدود و علم اش بى پايان است .
شجرا خضر نمونه يى از قدرت خدا
(
ألذى جعل لكم من الشجر الاخضر نارا فاذا أنتم منه توقدون
) [2] .