و اگر نتوانستيد نظير ساير اولياء به جائى برسيد كه طى الارض كنيد و مانند آن
, لااقل ولى شؤون نفس خويش باشيد , يعنى ولى چشم و گوشتان باشيد , مولاى خيال و
وهمتان باشيد , و بر شهوت و غضبتان ولايت داشته باشيد .
اينكه عده اى مى گويند , ما مى خواهيم گناه نكنيم , ولى مقدورمان نيست , براى آن
است كه مولى عليه شهوتند , و شهوت مولاى آنان است , و نيز آنها كه در حال
غضب , قدرت تعديل ندارند , براى آنست كه مولى عليه غضبند و غضب مولاى آنان
است و اگر كسى مولى عليه قوه اى از قواى نفس شد , هرگز مظهر( هوالولى)
نخواهد بود . رواياتى چند از طريق عامه و خاصه رسيده است كه اگر كسى در حال
رضا و غضب مالك خود بود , اهل سعادت است .
اينگونه روايات ناظر به اين مقام است كه آنها لااقل در شؤون نفسانى خويش ,
مظهر( هوالولى) گشته اند . حداقل ولايتى كه بايد انسان آنرا تحصيل كند ,
آنست كه مولاى چشم و گوش و بقيه شؤون خود باشد , هر چه را چشم خواست نبيند ,
بلكه هر چه را او خواست , چشم آنرا ببيند .
از رسول خدا صلى الله عليه وآله رسيده است كه فرمود( :
أعطوا أعينكم حظها من العبادة
) بهره چشم را از عبادت عطا كنيد . عرض كردند( :
وما حظها من العبادة يا رسول الله ؟
) فرمود( :
النظر فى المصحف والتفكرفيه والاعتبار عند عجائبه
) . [11] نگاه به قرآن و كتب