آنچه در تمام اين موارد بايد بدان توجه شود اين است كه همان طور كه در طى
بحث هاى سابق مبرهن شد , وساطت اولياء الهى در اين موارد , هرگز در عرض و يا
در طول ولايت خداوند سبحان , به نحو تباين و يا به صورت تشكيكى نمى باشد , بلكه
تنها به عنوان مظهر , آيت و نشانه ولايت خداوند سبحان است , و در ظهور چيزى در
چيز ديگر , اگر مظهر مشاهده شود , فعل به آن مظهر اسناد داده مى شود , و اگر
ظاهر ديده شود , فعل به آن ظاهر مستند مى گردد .
پس آن احياء كه عيسى عليه السلام مى نمايد از آن روست كه او مظهر اسم( محيى
) است , و آن اعاده كه ابراهيم خليل عليه السلام انجام مى دهد , از آن جهت است
كه او مظهر اسم( معيد) است . و اين دو اسم از اسماء حسناى حق اند .
بنابراين وساطت واقعى اولياء بازگشت به اين معنا مى نمايد كه آنها به اين
مرحله والا مى رسند كه مظهر نامى از اسماء حسناى حق مى گردند , و مظهر , چون آيت
و نمود ظاهر است , تنها ولايت خداوند سبحان را نشان مى دهد , بى آن كه ذره اى بر
آن بيافزايد , و يا اندكى از آن بكاهد .