معلوم مى شود كه گاهى دل قفل مى شود . قفل دل , همان معصيت است كه نمى گذارد
معارف به آن راه پيدا كند و در نتيجه چنين دلى جولانگاه وهم و خيال و مغالطات
و پندارهاى باطل مى گردد , و اگر در همين حال از اين سراى فانى رخت بربندد , در
قيامت تهى دل و فقير محشور خواهد شد , زيرا از طرفى چهره واقعى خيالات و اوهامى
كه در نشأه طبيعت بر هم انباشته بود , در آن نشأه كه ظرف ظهور حقايق است
آشكار مى شود و در آن روز مى يابد كه در دنيا با سراب دلخوش بود و از چشمه سار
زلال معرفت بى بهره و محروم , و از سوى ديگر قيامت هم جاى تحصيل علوم و معارف
نيست , تا جاهل در آنجا به تحصيل كمال بكوشد .
اتمام حجت
نكته ديگرى كه درباره اين گونه افراد قابل توجه است آن است كه مى فرمايد :
معارف قرآن را از قلب اين گناهكاران عبور مى دهيم , اما آنها نمى پذيرند .
انسان از نظر شناخت داراى نيروهاى ادراكى فراوان است كما اينكه از حيث عمل هم
داراى گرايشهاى بسيارى است . حس و وهم و خيال و عقل كه از شؤون عقل نظرى
بشمار مى روند , در رده نيروهاى ادراكى انسان هستند و از شهوت گرفته تا محبت و
اراده و تولى و همچنين غضب و عداوت و كراهت و تبرى از شؤون