در يكى از سفرهاى رسول خدا صلى الله عليه وآله سوارانى چند به حضور آن حضرت
شرفياب شده , عرض كردند( : السلام عليك يا رسول الله فقال : ماأنتم ؟
فقالوا : نحن مؤمنون يا رسول الله) حضرت از آنها سؤال فرمود , شما در چه
پايه اى از ايمان قرار داريد ؟ عرض كردند ما مؤمنيم . البته اصل ايمان آنها
روشن بود , چون آن حضرت را به عنوان رسول خدا خطاب كردند . لذا پيامبر گرامى
صلى الله عليه وآله درجه كمال آنان را جويا شده , و فرمود( : فما حقيقة
ايمانكم ؟) حقيقت ايمان شما چيست ؟( قالوا : الرضا بقضاءالله والتفويض
الى الله والتسليم لامرالله) .
آنگاه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود( : علماء حكماء كادوا أن
يكونوا من الحكمة أنبياء ان كنتم صادقين فلا تبنوا مالا تسكنون ولا تجمعوا مالا
تأكلون و اتقوا الله الذى اليه ترجعون) شما دانشمندان فرزانه و حكيمان
وارسته اى هستيد كه از فرط حكمت به مرز نبوت نزديك شده ايد . زيرا انبيا به
مقام كامل رضا و تسليم راه پيدا مى كنند , اگر به اين مقام راه يافته ايد , آن را
با عمل صالح مانند زهد و قناعت و پرهيزكارى حفظ كنيد .
گاهى ممكن است در حالت خاصى همچون مشاهده يك جنازه يا زيارت قبور مؤمنين
يا مراسم يك شهيد , حالت انقطاعى به انسان دست بدهد كه احساس سبكى كند ,
اما حفظ اين حال دشوار است . به عبارت ديگر تحصيل حال در كمال هاى اخلاقى آسان
است اما تبديل اين حال به ملكه , بدون رياضت و مجاهده ميسور نيست . لذا