حق اول چگونه است . و حرف تعريف اللذة الخفيه , اشاره به لذت قصواى فص سابق
است .
مطلب اين فص بسيار لطيف و دقيق است و تحرير آن سخت دشوار است زيرا كه
اين گونه مطالب چشيدنى و يافتنى است نه نوشتنى و بافتنى .
معانى هرگز اندر حرف نايد *** كه بحر قلزم اندر ظرف نايد
تأديه مطلب بطريق شكل اول قياس بدين صورت است : النفس المطمأنه كمالها
عرفان الحق الاول بادراكها , و كل مدرك متشبه من جهة مايدركه تشبه التقبل
و الاتصال , فالنفس المطمأنة ستخالط الخ .
براى استيناس و تقرب اذهان به مطلب شامخ و كلمه علياى اين فص امورى را كه
هر يك از اصول و امهات در معارف الهيه است تقديم ميداريم :
نفس بس كه لطيف است به هر چه رو آورد به صورت آن در مى آيد .
الف بدان كه نفس ناطقه انسانى بس كه لطيف است به هر چه روى آورد بصورت
آن در مى آيد . لذا هرگاه انسان نيت كسى كرده است به حكم اتحاد مدرك با مدرك
أنا اين شخص كه هويت اوست أنا همان كس است و چون توجهش را بدان كس تمركز
دهد و تعمق كند يتمثل له بشرا سويا , و يا بكشفهاى عقلى بى مثالى نايل ميشود .
راقم گفته است :
نفس از بسكه لطيف است شود نفس همان *** كه بدو روى نموده زنشيب و ز فراز
و چون نفس التفات به هر چيز كه مى كند همان چيز است , پس اگر