نام کتاب : نامه ها و برنامه ها نویسنده : حسن زاده آملي، حسن جلد : 1 صفحه : 121
و حاضر دست نمى يابد . خداوند متعال توفيق مراقبت كه كشيك نفس كشيدن است
مرحمت بفرمايد .
آرى بايد رستم بود ( بلكه بالاتر از رستم كه جهاد با نفس جهاد اكبر است ) و
با ديوان و جادوان جنگيد و از هفتخوان درگذشت تا نفس مطمئنه گردد و به خطاب
ارجعى الى ربك راضية مرضيه
مشرف شود و به قول عارف معروف جناب مجدود بن آدم سنايى عليه الرحمة :
عروس حضرت قرآن نقاب آنگه براندازد *** كه دارالملك ايمان را مجرد بيند از
غوغا
عجب نبود گر از قرآن نصيبت نيست جز نقشى *** كه از خورشيد جز گرمى نبيند چشم
نابينا
اين داستان هفتخوان بود , از هفت شهر هم اشارتى شود . اين هفت شهر عشق است
كه مراتب هفتگانه نفس ناطقه است و از آن به لطائف سبع تعبير مى كنند و
همانست كه عارف جامى درباره شيخ عطار مى گويد :
هفت شهر عشق را عطار گشت *** ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم
آن هفت شهر عبارتند از : 1 طبع . 2 نفس . 3 قلب . 4 روح . 5 سر . 6 خفى . 7
اخفى .
از آن جهت كه نفس ناطقه انسانى كه( النفس فى وحدتها كل القوى) , مبدأ
حركت و سكون است طبع گفته اند . و به اعتبار مبدئيت آن براى ادراكات جزئيه
نفس گفته اند . و به لحاظ مبدئيت آن براى ادراكات كليه تفصيليه قلب گفته اند
. و به اعتبار حصول ملكه بسيطه كه خلاق تفاصيل ادراكات كليه است روح گفته اند .
و به اعتبار فناى آن در عقل فعال سر گفته اند . و به اعتبار فناى آن در مقام
واحديت خفى گفته اند . و به اعتبار فناى آن در مرتبه احديت اخفى گفته اند .
اين هفت مرتبه نفس در اصطلاح عارفين است . حكماء نيز گفته اند كه نفس را
هفت مرتبه است : 1 عقل هيولانى . 2 عقل بالملكة . 3 عقل بالفعل . 4 عقل مستفاد
. 5 محو . 6 طمس . 7 محق .
نام کتاب : نامه ها و برنامه ها نویسنده : حسن زاده آملي، حسن جلد : 1 صفحه : 121