جهنم هراسناك و نالانند , با اينكه بر اساس محبت , خدا را بندگى مى كنند و به
مقام احرار نائل گشته اند . اين عجز و لابه به آن معنى نيست كه مقام آنان در حد
ترس از جهنم است , زيرا كسى كه به مقام شوق خدا رسيد , هم ترس از جهنم را
دارد , و هم اشتياق به(
جنات تجرى من تحتها الانهار
)
اما پايگاه اصليش همان محبت خداست . پس نبايد گفت اگر كسى به مقام احرار
رسيد , چرا مى گويد( :
ابكى لضيق لحدى
)
[7] , چون او , هم براى ضيق لحد و قبر مى نالد و هم براى هجران حق مى سوزد .
نتيجه اينكه : بيان حضرت على - عليه السلام - كه فرمود : من نفسم را با تقوا
تمرين مى دهم تا در روز خوف اكبر در امان باشد , بيان نهائى آن حضرت نيست .
چون خداى سبحان متقين را , هم در مقام امين جاى مى دهد , و هم(
في مقعد صدق عند مليك مقتدر
) [8]
در پايان سوره مباركه قمر مى فرمايد( :
إن المتقين في جنات و نهر
) [9] اين بهره جسمانى و بهره حسى آنهاست . آنگاه مى فرمايد( :
في مقعد صدق عند مليك مقتدر
) نزد مليك مقتدر جايگاه صادقانه دارند . اينان چون قدم صدق داشتند ,
جايگاه
و مجلس صدق هم دارند . قدم صدق اينان را در آغاز سوره يونس بيان نمود كه(
إن لهم قدم صدق عند ربهم
) [10] اما جايگاه و قعود صدق را در اين آيه كريمه سوره قمر وعده مى دهد ,
و اين مربوط به جنت عقلى و جنت روحانى