نام کتاب : قرآن و عرفان و برهان از هم جدائي ندارند نویسنده : حسن زاده آملي، حسن جلد : 1 صفحه : 14
است , و در حكايت آن به نقل عبارت جناب استاد علامه شعرانى شرف الله نفسه
تبرك جسته ايم . حال گوييم :
اگر مثلا سيلى گران از فراز كوهى سرازير شده است و درخت تنومندى را ريشه كن
كرده است كه در مسير سيل ناگهان به خرسنگى گير كرده است و به صورت پلى در
آمده است , اين عرض و اتفاقى است كه يكبارگى است نه اينكه هميشگى بوده
باشد , اما وحدت صنع و تقدير و تدبير نظام احسن عالم و آدم هميشگى است .
راقم در كلمه 94 صد كلمه گفته است : آن كه لااقل در صنعت يك چاقو , عقل خود
را به كار برد كه تيغه و دسته آن هر يك به وفق ديگرى ساخته شده است اذعان كند
كه نظام هستى را حيات و علم و قدرت و تدبير و اراده , اداره مى كند كه از هر
نوع
يكى مذكر و يكى مؤنث به وفق يكديگر آفريده است و گرنه نوترون و پرتون چه دانند
كه اين و آن بدين خلقت شگفت جفت موافق يكديگر ساخته شوند .
خلاصه نظر بلند ارسطو به امضاى امام صادق عليه السلام در حديث بالا چنين است :
اتفاقى و عرضى يكبارگى است , صنع نظام هستى هميشگى است و , صنع هميشگى را
صانعى مقدر و مدبر بايد , پس وحدت صنع نظام هستى را صانعى مقدر و مدبر بايد و
اين خود برهان صريح قياس منطقى است كه گراميترين بخش دانش ترازوست .
همين راه و روش معلم اول ارسطو را كه از وحدت صنع و تقدير و تدبير نظام احسن
عالم مردم را به وحدت صانع مقدر مدبر آن رهبرى كرده است معلم ثانى فارابى نيز
در فص نوزدهم فصوص الحكم پيموده است و , ما در شرح آن به نام نصوص الحكم
بر فصوص الحكم تذكر داده ايم ( ص 90 ط 1 ) و شيخ رئيس بو على سينا نيز در فصل
چهاردهم مقاله نخستين طبيعيات شفاء ( ج 1 ص 29 چاپ سنگى ) همين سبك و شيوه
ارسطو را پيش كشيده است كه ما بالعرض و بالاتفاق يكبار است نه دايمى . بلكه
عارف رومى در دفتر اول مثنوى همين سان گفته است كه :
هيچ گندم كارى و جو بر دهد *** ديده اى اسبى كه كره خر دهد
نام کتاب : قرآن و عرفان و برهان از هم جدائي ندارند نویسنده : حسن زاده آملي، حسن جلد : 1 صفحه : 14