نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 441
«انّ من شرايط الساعة ان يرفع العلم و يكثر الجهل»[1] از بين رفته و جاى خود را به اخلاق ذميمه و فسق و فجور و ظلم مى دهند.
908) نماند اندر ميانه رفق و آزرم
نمى دارد كسى از جاهلى شرم
رفق نيكويى و مهربانى، نرمى و مدارا(ف - م)
آزرم شرم و حيا، لطف و انصاف(ف - م)
هنگامى كه احكام دين، عدالت و اخلاق انسانى از بين رفت، پيشوايى امّت به جاهلان رسيد و كسى از جاهل و نادان بودن بيم و شرم نداشت.
909) همه احوال عالم باژگونه است
اگر تو عاقلى بنگر كه چون است
باژگونه واژگون، سرنگون، وارونه (ف-م)
چون چگونه، كلمه پرسش است.
چون بنا به حكمت الهى حكم بر اين است كه سرانجام عالم دچار دگرگونى و
واژگونى گردد و پيشوايى و هدايت مردم به دست جاهلان و دروغگويان
مى افتد اگر تو عاقلى و اهل دانش هستى ببين و توجه كن كه امور عالم
چگونه بر خلاف علم و عقل شده است.
910) كسى كز باب طرد و لعن و مقت است
پدر نيكو بد اكنون شيخ وقت است
طرد راندن
لعن دور كردن
مَقْت دشمن داشتن
[1] حديث نبوى: از علامات رسيدن قيامت آن است كه دانش برداشته شود و نادانى فزونى گيرد.
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 441