نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 422
حالت مستى و بيخودى هر چه را ديده از آن حالات از صد تا يكى هم بيان نكرده و احوال را پوشيده داشته است.
859) گرفته دامن رندان خمّار
ز شيخى و مريدى گشته بيزار
رند ب833
خمّار اشاره به پير كامل و مرشد واصل دارد.
شيخ «انسان كامل است كه در علوم شريعت و طريقت كامل شده باشد.»
مُريد «نزد صوفيان و اهل سلوك كسى است كه از اراده خود مجرّد شده و از ماسوالله بريده باشد»[1]
عارف و سالك سراپا شوق از غايت وجد و لذّت مستى شراب تجلّيات حقّ
دست به دامان پير خرابات و راهنماى خود زده و شراب فنا و نيستى را طالب
مى گردد و از مرتبه مريد و مراد و احكام آن دورى مى جويد و به
حكم «بى يسمع و بى يبصر و بى ينطق»[2] در مقام وحدت به كثرت
نمى پردازد.
مراد از شيخى درجه نيابت نبوت است و شيخ نايب نبى است و بايد در
مريد تصرّف كند و آينه دل او را صاف كند و از زنگ هواى طبيعت زدوده كند»[3]
860) چه شيخى و مريدى اين چه قيد است
چه جاى زهد و تقوى اين چه شيد است
شيخى ب859
مريدى ب859
[1] فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبيرات عرفانى، ص 428.
[2] گوش او مى شوم كه با آن بشنود و چشم او كه با آن ببيند و زبان او كه با آن سخن گويد.
[3] فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبيرات عرفانى، ص 293.
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 422