responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 301

بر روى آب قرار مى گيرند.انتخاب ماه نيسان بى مناسبت نمى باشد زيرا در اين ماه و به طور كلّى در فصل بهار همان طور كه هنگام رويش زمين است، سالك نيز از عالم خاكى و مادّه به عالم ملكوت سير مى كند و به معانى پوشيده و پنهان و حقايق الهى دست مى يابد.

566) زشيب قعر بحر آيد برافراز

به روى بحر بنشيند دهن باز

افراز ‌ بالا، در اينجا كنايه از آشكار شدن و وجود يافتن است.

در ماه نيسان صدف از قعر دريا بالا مى آيد و بر روى آب، با دهن باز منتظر باريدن باران مى نشيند تا قطره اى در دهانش افتد. در همين راستا سالك نيز در درياى هستى غوطهور شده، سعى در بدست آوردن گوهر معانى و درك حقايق مى نمايد.

567) بخارى مرتفع گردد ز دريا

فرو بارد به امر حقّ تعالى

بخار ‌ كنايه از فيض الهى است.

تابش نور خورشيد بر دريا باعث ايجاد بخار گشته كه به آسمان مى رود و در آنجا به فرمان خداوند تبديل به باران مى شود و در دهان صدف ريخته تبديل به مرواريد مى گردد. سالك نيز با ارشاد و راهنمايى پير كامل سير و سلوك مى كند تا نور حقّ در دل او بتابد و به حق واصل شود.

568) چكد اندر دهانش قطره اى چند

شود بسته دهان او به صد بند

از باران رحمت خداوندى قطراتى چند در دهان صدف ريخته مى شود و دهان او سخت محكم بسته مى گردد گويى كه با صد بند بسته اند.سالك نيز به واسطه فضل و بخشش خداوندى، مشمول فيض او گشته و به طريق سير و سلوك به گوشه اى از بحر معانى پى مى برد.

نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 301
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست