نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 269
489) شود يك نطفه و گردد در اطوار
و ز آن انسان شود پيدا دگر بار
نطفه مادّه زنده و ذرّه بينى كه از آن جنين پديد آيد (ف ـ م)
اطوار «جمع طور، گونه ها، مرتبه ها، كلمه قرآنى است و در سوره نوح آيه 14 آمده است»[1] (ب ـ اق)
چون حيوان در انسان تحليل شد و جزء بدن انسان گرديد با ازدواج زن و
مرد به صورت نطفه در مى آيد و اين نطفه طور به طور مى شود تا
صورت انسان پيدا مى كند.
490) چو نور نفس گويا در تن آمد
يكى جسم لطيف روشن آمد
نفس گويا نفس ناطقه كه همان روح آدمى است.
هنگامى كه نطفه به صورت انسان درآمد به واسطه درخشش نور تابناك روح الهى در آن و به حكم ﴿و نفخت فيه من روحى﴾[2] تن و جسم آدمى منوّر به انوار الهى مى گردد و عارف به معارف و علوم مى شود.
491) شود طفل و جوان و كهل و كمپير
بداند عقل و رأى و علم و تدبير
كَهْل مردى كه سنش بين سى تا پنجاه سالگى باشد.(ف - م)
كمپير پير سالخورده، فرتوت (ف - م)
عقل «چراغ بندگى است و بدان حقّ از باطل و طاعت از معصيت تمييز مى يابد»[3]
تدبير پايان كارى را نگريستن، در امرى انديشيدن (ف - م)
آدمى چون از مادر متولّد شود تا سن شير خوارگى طفل است و قوّه تشخيص
نيك و بد اعمال و گفتار ندارد و بعد از آن جوان مى گردد.بعد از دوران
جوانى
[1] خَلَقَكُمْ اَطْواراً: ما شما را طور به طور و مرتبه به مرتبه آفريديم.