چون اسرار پنهانى به وسيله عقل ادراك نمى شود و تنها از
طريق تصفيه دل، تزكيّه نفس و نفى لذات مادّى و دنيوى ـ مجموع تن و جان ـ
حاصل مى گردد، اگر اين معنى شنيدى و برايت ثابت شد، دست از عقل و
استدلال بردار و به نفس خود رجوع و آن را پاك و مصفّا كن.
نورش نور تن و جان، مرجع ضمير «ش» تن و جان مى باشد.
دو عالم ب 2و13
هنگامى كه سنگ و آهن با هم برخورد كنند جرقه و نور ايجاد
مى شود، ظاهر و باطن آدمى كه تن و جان است اگر تصفيه و پاك گردند، عشق
در دل سالك نسبت به معشوق و محبوب شعله مى زند و از نور آن عشق هر دو
عالم روشن و منوّر مى گردد و آنگاه است كه سالك جمال رخ معشوق را كه
وحدت حقيقى است مشاهده خواهد كرد.
432) تويى تو نسخه نقش الهى
بجو از خويش هر چيزى كه خواهى
چون انسان به حكم «خلق اللّه تعالى آدم على صورته»[3] مظهر جميع اسماء و