كتاب و سنت ) و نه در طول كتاب و سنت مى خواند , بلكه آن را به معناى
سوممى گيرد , يعنى به بركت اجماع ما به سنت مى رسيم و راى معصوم ( ع ) را
از آنكشف مى كنيم . پس , اجماع به طور صورى دليل است , و الا اگر مطلب
را بشكافيم , مى بينيم دليليت اجماع از براى احكام شرعيه ثابت نيست نه
در عرض كتاب و سنت واقع است و نه در طول آنها . آنچه حجت است سنت
است و قول معصوم است , نه اجماع بتنهايى .
3 . أدله حجيت اجماع
ادله حجيت اجماع , كه مستنبط از[ ( كتاب]) ( آيات[ ( قرآن])
و سنت و دليل عقل است , مورد نظر اهل سنت واقع شده است و اهل سنت
براى حجيت اجماع به هر سه دليل استناد مى كنند :
الف[ . ( كتاب]) آيات[ ( قرآن])
اول . و من يشاقق الرسول من بعد ما تبين له الهدى و يتبع غير
سبيل المؤمنين نوله ما تولى و نصله جهنم وسائت مصيرا . [17] مى گويند
اين آيه متعرض به كسانى است كه از رسول ( ص ) متابعت نمى كنند , يعنى
از اجماع مؤمنين ومسلمين روى برمى گردانند و بر طبق اجماع عمل نمى كنند .
اما اين آيه هيچ گونهدلالتى بر حجى تاجماع ندارد . به قول امام غزالى ,
ظاهر آيه ايناست كه كسانى كه با رسول ( ص ) مقابله مى كنند و راهى را
متابعت مى كنند كه مؤمنين و مسلمين از آن راه نمى روند در روز قيامت به
دوزخ مى روند :﴿ نصله جهنم وسائت مصيرا﴾
اين بيان چه ارتباطى با اجماع دارد ؟ آيه مى فرمايد مخالفت رسول ( ص )
ومشايعت غير رسول و مخالفت بامءمنين و مسلمين آخرش دوزخ است . اين مطلب
كارى با اجماع و ارتباطى با آن ندارد .
دوم .﴿ و كذلك جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهداء على الناس ﴾
18 ) . مى گويد : وسط همان عدل است و عدل جز به اجماع صادر نمى شود , و
اين امت امتى است كه به اشتباه نمى رود , و بنابراين عدول از اين امت
امتى استكه به اشتباه نمى رود , و بنابراين عدول از اين امت هميشه در
صوابند . اين آيه هم