نيست , حال آنكه در خصوص مطلق و مقيد اين قابليت محل شرط است .
3 . اعتبارات ماهيت و طبيعت
در اين بحث بايد به چند امر پرداخت : ( الف ) ماهيت بشرط
شىء , ( ب )ماهيت بشرط لا , ( ج ) ماهيت لا بشرط قسمى , ( د ) ماهيت
لابشرط مقسمى , ( ه )ماهيت مهمله .
پس از بحث درباره اين پنج اعتبار و تحديد حدود آنها بايد ديد كه موضوع له أسماء اجناس چيست و كدام يك از اين اقسام مى باشد .
اعتبارات ماهيت و طبيعت گاه مطلقه يا مخلوطه و يا مجرده مى
باشند . معنىمطلقه آن است كه عدم تقييد به قيدى و تخصص به خصوصيتى , مطلق
است , معنى مخلوطه آن است كه تخصص به خصوصيت و تقييد به قيد مخلوطه است
, و معنىاينكه طبيعت مجرده است آن است كه از تمامى ملاحظات مفارقه و
جميع خصوصياتيا هرامر عارض ديگرى مجرد است .
الف . ماهيت بشرط شىء . ماهيت بشرط شىء عبارت است از ملاحظه
طبيعت ماهيت , بشرط اتحاد و انضمام . مثلا , در عتق رقبه مؤمنه , عتق رقبه
تنها خواسته مولا نيست , بلكه رقبه مشروط و مقيد و منضم به ايمان , يعنى
ماهيت بشرط شىء مورد نظر است .
ب . ماهيت بشرط لا . ماهيت و طبيعت بشرط لا عبارت از ملاحظه
طبيعت و وماهيت , بشرط عدم اقتران و يا شرط عدم اتحادش به آن شىء است ,
و اصطلاحا آن را بشرط لاقسمى مى گويند . مثلا مسافر بايد در صلات
رباعيه تقصير كند و روزه هم نمى تواند بگيرد . اما در اينجا يك قيد
عدمى وجود دارد و آن اين است كه مسافرت نبايد سفر حرام باشد . حرام نبودن
سفر و عدم عصيان در اين ماهيت اخذ شده است , يعنى سفر بشرط لا از
معصيت است .
ج . ماهيت لا بشرط قسمى . در ماهيت لا بشرط قسمى , طبيعت را لا
بشرط ازاتحاد و انضمام و عدم انضمام ملاحظه مى كنند . اكثر تكاليفى كه واجب
است از