نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد جلد : 1 صفحه : 86
دعوت بار ديگر تكرار شد. پس از غذا، رسول خدا (صلى الله عليه وآله)
چنين فرمود: اى فرزندان عبدالمطلب، به خدا سوگند در ميان عرب كسى را
نمىشناسم كه ارمغانى بهتر و برتر از ارمغان من براى شما آورده باشد. من
براى شما خير دنيا و سعادت آخرت را آوردهام خداوند به من فرمان داده شما
را به سوى او بخوانم، از سر انجام كفر بترسانم و به فوايد و آثار ايمان به
خداى يگانه مژده دهم; كدام يك از شما مرا در اين امر يارى مىكند؟ هر كس آن
را بپذيرد، برادر، وصى و جانشين من خواهد بود.
جز على (عليه السلام) هيچ كس پاسخ مثبت نداد. حضرت (صلى الله
عليه وآله) سخن خود را تكرار كرد و اين بار نيز تنها على (عليه السلام)
لبيك گفت. پيامبر مهربان براى سومين بار دعوتش را بازگو كرد و باز على
(عليه السلام) گفت: من به خداى يگانه و پيامبرى شما ايمان آوردهام و ياورت
خواهم بود. محمد (صلى الله عليه وآله) به على (عليه السلام) اشاره كرد و
فرمود: اين; برادر، وصى و جانشين من در ميان شماست.... [1]
دعوت عمومى و آغاز توطئهها
محمد (صلى الله عليه وآله) در سومين مرحله از مأموريت خود در دعوت
اجتماعى گامى بلند برداشت و پس از آنكه فرشته وحى فرمان هدايت عمومى
فاصدع بما تؤمر [2] را به وى ابلاغ كرد، طنين يا صباحاه [3] او در كوه
صفا پيچيد.
مردمان بسيار از قبايل مختلف به سويش شتافتند و چشم به او دوختند. با جذبهاى
حيرتانگيز گفت: اى مردم! هرگاه به شما خبر دهم كه دشمنان مىخواهند
بامداد يا شبانگاه ناگهان بر شما بتازند، آيا باور مىكنيد و راستگويم
مىشماريد؟ همگى گفتند: ما در سراسر زندگىات از تو دروغ نشنيدهايم.
پيامبر (صلى الله عليه وآله) فرمود: شما را از عذاب الهى بيم مىدهم و به
بندگى خداى يگانه فرا مىخوانم. [4] ابولهب، با توهين به پيامبر (صلى الله
عليه وآله) گفتارش را دروغ خواند. در اين هنگام، فرشته وحى، با فرود آوردن
سوره حسد و سرزنش ابولهب جبهه حق را يارى رساند.
[1] تاريخ الطبرى ، ج 2، ص 62; الكامل ، ابناثير، ج2، ص40; مسند
احمد ، ج1، ص 111; شرحنهجالبلاغه ، ابنابىالحديد، ج 1، ص 111 و الغدير ،
ج 2، ص 278.