نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد جلد : 1 صفحه : 39
درستى اسناد و چگونگى راويان را از ويژگىهاى ضرورى مورخ مىدانند و
سنجش اخبار و حكايات نقل شده با اصول و معيار حكمت، مقايسه آنها با نظاير
هريك و در نظر گرفتن طبايع كاينات را از قواعد تاريخنگارى بهشمار
مىآورند. [1]
بر اين اساس، برخى از معيارها و ضوابط تاريخنگارى كه سبب توجه و
اعتماد بيشتر به اسناد و دادههاى تاريخى مىشود، عبارت است از:
1. توجه به همه علل و عوامل پيشرفت يا انحطاط يك سلسله يا ملت و
اعتماد بر اسناد و مدارك معتبر از بدو شكلگيرى و پيدايش آن سلسله;
2. پرهيز از اظهارنظر درباره موضوعى قبل از بررسى و تحقيق كامل;
3. رعايت عينيت و واقعيت در تحقيق، حفظ امانت و درستى، عدم تعصب در حقايق علمى و ثبت و نقل وقايعْ آنگونه كه هست;
4. در نظر گرفتن امكانات زمان وقوع حادثه و توجه به آداب، رسوم و سنن جامعه مورد نظر;
5. پرهيز از اعتماد همه جانبه و بدون بررسى و تحقيق به نظر
نويسندگان گذشته، به ويژه در موضوعاتى كه به طور مستقيم با منافع افراد
مرتبط است;
6. اهتمام و توجه فوقالعاده به نقش مردم، زيرا تاريخ شناسنامه ملتها است نه پادشاهان و درباريان;
7. جستوجوى روح حوادث تاريخى، نفوذ به عمق و سيرت تاريخ، يافتن
روابط و پيوستگى اسناد و مدارك و پرهيز از انتقام جويى و تصفيه حسابهاى
شخصى و گروهى;
8. ارائه نظريه، قانون و قاعدهاى سازنده در جهت شناخت و ارزيابى هرچه بهتر زمان حال و پيشبينى و برنامهريزى بهتر آينده. [2]
پژوهش در تاريخ اسلام آنگاه علمى و كاشف از حقيقت است كه واجد
شاخصهايى چون، امكان عقلى، استناد معتبر، هماهنگى محتوا و سازگارى با
وقايع قطعى تاريخ و قرائن خارجى بوده و مخالف قرآن و روايات صحيح نباشد.
[2] براى اطّلاع بيشتر ر.ك: صحيفه نور ، امامخمينى، نامه به آقاى
سيد حميد روحانى; الصحيح من سيرة النّبى الاعظم (صلى الله عليه وآله) ، ج1،
صص 279 ـ 255; تاريخ و تاريخنگارى ، احمد تاجبخش، صص 184 ـ 39;
تاريخنگاران ، جعفر حميدى، صص 63 ـ 45 و عقل در تاريخ ، گ. و هگل، ترجمه
حميد عنايت، صص 33 ـ 3.
نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد جلد : 1 صفحه : 39