س
27- اگر از عالمى فتواى مجتهدى سؤال شد و او مىداند، آيا واجب است جواب
دهد؟
ج- ارشاد جاهل و بيان مسائل واجب است، مگر اينكه شخص مسئول معذور از
جواب باشد.
س
28- اين جانب در ماه مبارك رمضان مسألهاى را اشتباه گفتهام و فعلًا از
سفر برگشتهام متوجه اشتباهِ خود شدم، وظيفهام چيست؟
ج- چنانچه حكمى را كه گفتهايد بر خلاف بوده، مثلًا واجبى را به عنوان
مستحبّ، يا حرامى را به عنوان مكروه گفتهايد و مىدانيد مردم طبق گفته شما عمل
مىكنند و چه بسا واجب را ترك يا حرام را مرتكب مىشوند، واجب است در صورت امكان
برگرديد و آنها را آگاه كنيد.
[اصطلاحات]
س
29- لطفاً مراد از تعبيرات «اقوى اين است»، «بعيد نيست»، «خالى از قوت
نيست»، «خالى از وجه نيست»، «ظاهراً»، «ظاهر اين است»، «خالى از اشكال نيست»،
«مشكل است»، «اشكال دارد»، «محلّ اشكال است»، «محلّ تأمّل است»، «احوط اين است»،
«احتياطاً»، «احتياط اين است» و امثال اينها را كه در بعضى مسائل آمده است بيان
فرماييد.
ج- تعبير «اقوى» فتواست و تعبير «بعيد نيست» تمايل به فتوا مىباشد و
تعبيرات «ظاهراً»، «خالى از وجه نيست»، «خالى از قوت نيست» در حكم فتوا مىباشند و
هيچ يك از موارد فوق محلّ رجوع به غير نمىباشند. و تعبيرات «خالى از اشكال نيست»،
«محلّ اشكال است»، «محلّ تأمّل است»، «اشكال دارد»، در مورد عدم فتوا، نوعى احتياط
است و مقلّد مخيّر است به آنها عمل كرده يا به مجتهد ديگر- با رعايت الأعلم
فالأعلم- مراجعه كند. و تعبيرات «احوط اين است» و «احتياطاً» چنانچه قبل يا بعد از
آنها فتواى به