باشد،
مىتوانند كارهاى ميت را انجام دهند و او را دفن كنند و الا بايد صبر كنند، تا ولى
حاضر شود. بلى، چنانچه تأخير در دفن، موجب هتك و متعفن شدن ميت شود، بنابر احتياط
واجب بايد از حاكم شرع يا نماينده او اجازه بگيرند و كارهاى ميت را انجام دهند و
اگر اجازه گرفتن ممكن نباشد؛ اجازه و اذن ساقط است.
س
204- در رساله فرمودهايد: براى غسل، كفن، نماز و دفن ميت بايد از ولىّ
او اجازه بگيرند، آيا اجازه بايد شفاهى باشد يا علم به رضايت ولى كفايت مىكند؟
ج- اجازه شفاهى لازم نيست و چنانچه از قرائن فهميده شود كه رضايت دارد،
كفايت مىكند.
س
205- در يك حادثه آتشسوزى چند نفر مسلمان و بهايى و ارمنى سوختهاند و
امكان تشخيص و شناسايى هر يك نيست، وظيفه نسبت به غسل و دفن آنها چيست؟ و در همين
فرض اگر خانمى بين آنهاست و قابل شناسايى نيست وظيفه چيست؟
ج- در فرض سؤال كه شناسايى مسلمان ممكن نيست، براى اينكه يقين كنند،
نسبت به مسلمانِ موجودِ بين آنها، به وظيفه شرعى عمل شده، بايد همه افراد را غسل
دهند و كفن كنند و حنوط كنند و به آنها و لو به نحو مجموع و يكجا، يك نماز به نيت
مسلمان در بين، بخوانند و آنها را طبق دستور اسلام دفن كنند و بر فرض اين كه خانمى
بين آنهاست بايد شوهر آن خانم آنها را غسل دهد و اگر شوهر و مردِ محرم نباشد، بايد
مردى آنها را با دستكش، از زير لباس غسل دهد و زنى هم آنها را با دست كش و از زير
لباس غسل دهد تا يقين حاصل شود كه به وظيفه عمل شده است.