نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 413
كه
معناى مجازى، غير ماوضعله است ولى به واسطه يكى از آن علائق، مناسبت و ارتباط با
ما وضع له پيدا كرده است. نكته: مجازى كه علاقه آن مشابهت باشد،
«استعاره» و مجازى كه علاقه آن غير از مشابهت- از ساير علائق مجازيه- باشد «مجاز مرسل» ناميده مىشود.
2-
نظريه سكّاكى
سكّاكى،
استعاره را از ساير مجازات جدا كرده و معتقد است: استعاره مجاز نيست بلكه استعاره،
حقيقت لُغويه است يعنى در مورد استعاره، لفظ در همان معناى لغوى خودش استعمال شده
است ولى در اين ميان، تصرّفى عقلى و ذهنى صورت گرفته است. آن تصرّف عقلى اين است
كه شما وقتى لفظ «اسد» را در «رجل شجاع» استعمال مىكنيد، در ذهن خود ادّعا
مىكنيد كه «رجل شجاع» يكى از مصاديق كلّى «حيوان مفترس» است و به عبارت ديگر:
«رجل شجاع» از افراد و مصاديق ادّعائى «حيوان مفترس» است. حال وقتى لفظ «اسد» را
در «رجل شجاع» استعمال مىكنيد، در واقع «اسد» را در همان «حيوان مفترس» استعمال
كردهايد. ولى شما در اينجا افراد «حيوان مفترس» را زياد كردهايد. يعنى «حيوان
مفترس» دو فرد دارد: فرد حقيقى و فرد ادّعائى. ولى هر دو تحت ماهيت حيوان مفترس
مىباشند. ذكر اين نكته لازم است كه سكّاكى در مورد ساير مجازات- غير از استعاره-
كلام مشهور را پذيرفته است. ايشان براى اثبات مدّعاى خود در مورد استعاره ادلّهاى
اقامه كرده است، از جمله ادلّه ايشان اين است كه: ما نمىتوانيم در مورد استعاره،
حرف مشهور را بپذيريم، زيرا واقعيت حرف مشهور اين است كه شما لفظ «اسد» را كه براى
«حيوان مفترس» وضع شده، مىآييد و علاقهاش را از «حيوان مفترس» قطع كرده و اين
لفظ را در «رجل شجاع» به كار
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 413