نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 334
حرفى
را بهجاى حرف ديگر استعمال كرد؟ بنابراين نمىتوان پذيرفت كه همه حروف براى يك
معنا- يعنى تضييق- وضع شدهاند. بلكه تضييق در هر حرفى مخصوص به همان حرف است. ثالثاً: تضييقْ عمل متكلّم است و اگر حروف
براى تضييق وضع شده باشند، يعنى براى فعل متكلّم وضع شدهاند و اين برگشت مىكند
به كلام مرحوم نائينى كه فرمود: «معانى حروف، معانى ايجاديه است». با اين تفاوت كه
آيتاللَّه خويى «دام ظلّه» كلمه «ايجاد» را برداشته و بهجاى آن «تضييق» گذاشته
است در حالى كه هم باب افعال و هم باب تفعيل در رابطه با فاعل است. اكرام يعنى
اكرام صادر از فاعل، تضييق يعنى عمل صادر از فاعل و متكلّم. و اگر حروف براى تضييق
وضع شده باشند، بايد همانند «بعتُ» و «انكحتُ» انشائى بوده و از واقعيتْ خبرى
نباشد.
درحالىكه
خود آيتاللَّه خويى «دام ظلّه» كلام مرحوم نائينى را در رابطه با معانى ايجاديه
نپذيرفت.
نظريه
هفتم (نظريه مختار ما)
مثال
معروفى كه در رابطه با حروف مطرح مىشود جمله «سرتُ من البصرة إلى الكوفة» است اين
مثال داراى دو خصوصيت است: يكى اين كه جمله خبريه است و معمولًا در مثال براى
معناى حرفى، جمله خبريه مطرح مىشود. و ديگر اين كه حروف بهكاررفته در اين مثال
از حروف متداول و معروف است و كثرت استعمال دارد. با بررسى اين جمله، يك معناى
كلّى در رابطه با حروفى كه در جمله خبريه به كار برده مىشوند معلوم مىگردد بلكه
تكليف اكثر حروف براى ما مشخص مىشود زيرا اكثر حروف با دو حرف «مِنْ» و «إلى» هم
سنخ مىباشند.
تحقيق
در مورد معانى حرفيه:
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 334