نام کتاب : آئين كيفرى اسلام نویسنده : ترابى شهرضايى، اكبر جلد : 1 صفحه : 397
فرع
سوم: حكم زناى مكره
اگر
مردى زنى را بر زنا اكراه كرد و زن به اين عمل راضى نبود، حكم آن چيست؟
بحث
در دو جهت است: الف: حكم مسأله؛
ب: مراد از اكراه چيست؟
جهت
اوّل: حكم اكراه بر زنا
صاحب
جواهر رحمه الله مىفرمايد: حكم چنين شخصى قتل است و مخالفى در اين حكم نيافتم؛
بلكه اجماع محصّل و منقول داريم. [1] لذا، از نظر فتاوا مسأله مسلّم است و بايد به بررسى روايات پرداخت.
آنها دو دسته هستند: يك دسته از روايات بر قتل زانى، و دستهى دوم بر ضربهاى با
شمشير دلالت دارد؛ دو روايت در اين دسته وجود دارد كه در يكى قيد «بلغت ما بلغت» و
در ديگرى قيد «مات منها أو عاش» وجود دارد. از اينرو، به نظر مىرسد دو دسته با
هم تعارض دارند. پس، بايد به حلّ تعارض پرداخت.
دستهى
اوّل: روايات دالّ بر قتل
1-
محمّد بن يعقوب، عن محمّد بن يحيى، عن أحمد بن محمّد، وعن عليّ بن إبراهيم، عن
أبيه جميعاً، عن ابن محبوب، عن أبي أيّوب، عن بريد العجلي، قال: سئل أبوجعفر عليه
السلام عن رجل اغتصب امرأة فرجها، قال يقتل محصناً كان أو غير محصن. [2]
فقه
الحديث: اين روايت بين حسنه و صحيحه مردّد است.
[3] بريد مىگويد: از امام باقر عليه السلام راجع به مردى كه فرج زنى را
بدون رضايتش غصب و بر آن استيلا و تسلّط پيدا كرد، پرسيدند. امام عليه السلام
فرمود: بايد كشته شود؛ محصن باشد يا غير محصن.
2-
وعنه، عن أحمد، عن ا بن أبي نجران، عن جميل بن درّاج و محمّد بن