responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آئين كيفرى اسلام نویسنده : ترابى شهرضايى، اكبر    جلد : 1  صفحه : 309

[حكم المرأة الّتي لا بعل لها إذا حملت‌]

[مسألة 7- لو حملت المرأة الّتي لا بعل لها، لم تحدّ إلّامع الإقرار بالزنا أربعاً أو تقوم البيّنة على ذلك وليس على أحد سؤالها ولا التفتيش عن الواقعة.]

حكم زنى كه بدون شوهر حامله شده است‌

در اين مسأله دو فرع مطرح است:

1- اگر زنى بدون شوهر- خواه بكر يا ثيّب- آبستن شد، به مجرّد حامله بودن نمى‌توان بر او حدّ زنا جارى كرد؛ مگر اين‌كه چهار مرتبه اقرار به زنا كند و يا بيّنه‌ى معتبر بر وقوع زنا قائم شود.

2- هيچ كس حقّ تفتيش و تحقيق ندارد؛ لذا، حاكم شرع و غير او وظيفه ندارند درباره‌ى او جستجو كند.

فرع اوّل: عدم دلالت حمل بر زنا

وجود حمل، دليل بر وقوع زنا نيست؛ چه آن‌كه ممكن است اين زن به واسطه‌ى اكراه به زنا، يا وطى به شبهه و يا جذب منى مرد توسّط رحم در حمّام يا غير آن، آبستن شده باشد.

با وجود اين احتمال‌ها و راه‌هاى مختلف براى حمل، نمى‌توان مجرّد آبستنى را دليل بر زنا گرفت؛ و بر اين زن حدّ جارى كرد.

مالك از پيشوايان اهل سنّت، حمل را شاهد و بيّنه زنا دانسته و حكم به حدّ زن داده است. [1] در توجيه كلامش گفته‌اند: اصل، عدم اكراه و عدم شبهه است.

در ردّ اين توجيه، مى‌گوييم: اين اصول در صورت تحقّق دخول و جماع جارى است، امّا با احتمال اين‌كه اصلًا فعلى از او سر نزده، جايى براى اين حرف‌ها نيست.

فرع دوم: عدم جواز تفتيش و سؤال‌

آيا براى تحقّق موضوع زنا، وظيفه ايجاب نمى‌كند كه از زن بازجويى شود تا معلوم گردد


[1]. المدوّنة الكبرى، ج 6، ص 209؛ الخلاف، ج 5، ص 374، مسأله 10.

نام کتاب : آئين كيفرى اسلام نویسنده : ترابى شهرضايى، اكبر    جلد : 1  صفحه : 309
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست