است با اسپرم مرد كه حامل كروموزمxوyاست، بستگى دارد. از تركيب كروموزمxوx ، جنين مؤنث، و از تركيب كروموزمxوy ، جنين مذكر پديد مىآيد؛ اما اين
بدان معنا نيست كه هميشه تركيب اسپرم حامل كروموزمxبا تخمك زن، منجر به تشكيل جنين مؤنث و از آنyباعث جنين مذكر گردد؛ چرا كه در يك گناد انديفرانسيه جنين در حال رشد (هفته
7- 14) هم مجراى «وُلف» [1] و هم كانال «مولر» [2]
وجود دارد. رشد مجراى مولر، جنين را به سمت مؤنث شدن، و در صورت رشد مجراى وُلف و
رويش مجراى مولر، جنين به سمت مذكر شدن سوق پيدا مىكند. بنابراين، وضعيت
كروموزمىxx ( مؤنّث) وxy ( مذكر) زمانى تعيين كننده جنسيت
خواهد بود كه اختلالى در رشد طبيعى مجراى مولر در جنين مؤنث و ولف در جنين مذكر به
وجود نيايد. هرگونه اختلال در اين روند تكاملى، جنين را به سمت «دو جنسى شدن» يا
«هرمافروديسم» سوق خواهد داد.
[3] به عبارت ديگر، هرمافروديسم به تمام حالاتى
اطلاق مىشود كه در آنها پديدههاى عضوى غير طبيعى ناشى از اختلال عمل تمايز
يافتن دو جنس وجود داشته باشد.
[4]
مبحث سوم: خنثى در لغت
خنثى در اصل لغوى از واژه «خَنث» به معناى: لين، نرمى و
ملايمت اخذ شده است و جمع آن خَناثى و خِناث است. [5]
خنثى گاه به معناى: شبيه بودن و تمايل داشتن به چيزى آمده است. در لغت چنين گفته
شده است:
[3]. محمد حسنزاده
نظرآبادى، «هرمافروديسم حقيقى (دو جنسى)»، مجموعه مقالات سمينار ديدگاههاى اسلام
در پزشكى، به كوشش سيد حسين فتاحى معصوم، ج 2، ص 73- 74.