«لو أثبت يده على مثل المساجد والمشاعر والرباط
والمدارس، ضمن العين والمنفعة» [1].
مطابق
اين عبارت، حديث على اليد، در اوقاف عامّه نيز جريان دارد؛ و ظاهر آن است كه در
صدق يد بر اين امور نيز ترديدى نبوده است.
جهت
روشنتر شدن مطلب، مىتوانيم ادّعا كنيم كه در اوقاف عامّه، اصل مسأله ضمان به
خوبى تصوير دارد؛ و اگر كسى مسجد و يا مدرسهاى را از بين ببرد، بدون هيچ ترديدى،
بر طبق قاعده، ضمان محقّق است؛ و نمىتوانيم به حكم تكليفى حرمت اكتفا كنيم.
بنابراين، همان طورى كه مسأله ضمان از راه اتلاف قابل تصوير است، همچنين ضمان را
از راه تسلّط و يد نيز مىتوان اثبات كرد؛ نهايت آن كه، ممكن است گفته شود در اين
موارد، ادا و غايت معنا ندارد، و مؤدّى إليه وجود ندارد؛ كه در جواب مىگوييم: در
اين موارد، مؤدّى إليه، عموم مردماند، و به خوبى ادا كه غايت در حديث است، تحقّق
دارد.
ديدگاه
صاحب جواهر رحمه الله در اوقاف عامّه
مرحوم
صاحب جواهر [2] در ضمان، مال بودن را معتبر مىداند؛
و در مسجد و مشاعر كه منفعت آن ملك كسى نيست و ديگران فقط مالك انتفاع هستند، ضمان
را نپذيرفته است. در طرق و رباطات و شوارع كه ملك عموم مسلمين است، ابتداءً فرموده
است مىتوان ضمان عين و منفعت را پذيرفت، امّا سپس اشكال كرده و فرموده است: «وإن كان هو لا يخلو من نظر، لقوّة احتمال كونه