responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 81

ث‌

ثابت‌

1- موجود و متقرّر (-/ منفى).

«حكم در اصل جز بر چيزى ثابت و متقرّر در ذهن صورت نبندد، خواه آن حكم به ايجاب باشد و خواه به سلب» (اساس، ص 89) «و موضوع موجبه جز ثابت نتواند بود ثبوتى اعم از خارجى و ذهنى. تا اگر ايجاب خارجى باشد موضوع ثابت باشد در خارج ... و اگر ذهنى باشد، در ذهن» (درّة التاج، ص 65).

2- آنچه بر چيزى به ايجاب حمل شده باشد. مثلا در قضيه «انسان حيوان است»، حيوان براى انسان ثابت است (-/ مسلوب).

«چون ثابت شد كه اكبر ثابت است مر هر چيزى را كه اوسط او را ثابت است، يا مسلوب است از آن، اصغر داخل شود به ثبوت اوسط او را به حسب بساطت يا تركيب در تحت آن حكم» (درّة التاج، ص 127).

ثابت شدن‌

با دليل و برهان معلوم و محقق شدن.

ثبوت‌

1- وجود، تقرّر.

«موجود و مثبت و محصّل اسمائى هستند مترادف كه بر معنى واحد دلالت دارند» (شفا، الهيات، ص 31). مثبت همان ثابت است. البته به اين اسماء، كائن هم بايد افزوده شود[13].


(1). وجود و ثبوت و حصول و كون همان است كه در نحو افعال عموم ناميده مى‌شود:

افعال عموم نزد ارباب عقول كون است و وجود است و ثبوت است و حصول‌

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 81
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست