responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 80

تواتر

بسيارى گواهى گواهان بنحوى كه يقين به صدق شهادت آنها حاصل آيد، و احتمال مواضعه و اجتماع آنها بر كذب نرود. (- متواترات، ص 233).

«متواترات و آن قضايائى باشد كه نفس حكم يقينى كند به سبب كثرت شهادات به امرى محسوس و آن‌چيز ممكن باشد در نفس خود، و ايمن باشد از تواطؤ بر كذب» (درّة التاج، ص 155). «و شرط تواتر آن است كه اندر وى شك نيوفتد و هرچيزى كه با وى شك تواند افتادن كس را، آن كس را هنوز تواتر نبود» (دانشنامه، ص 114).

تواطؤ يا تواطى‌

1- با هم بر چيزى قرار داد و مواضعه كردن.

«و تأليف امرى بود مغاير آن دو مفرد كه تأليف ميان ايشان بود، و آن را به مواضعه و تواطى تعلقى نبود، و به اين سبب در لغات مختلف نشود. اما هيأت تأليف متعلق به مواضعه باشد و به اين‌سبب در لغتها مختلف شود» (اساس، ص 65).

«واضعان لغت الفاظ به ازاء معانى وضع كرده‌اند تا عقلا بتوسط آن بر معانى دلالت سازند. و اين نوع دلالت را دلالت تواطى خوانند كه تعلق به وضع دارد، و به مردم خاص است. چه در دلالت به طبع كه نه به طريق تواطى باشد، مانند دلالت اصوات طيور بر احوال ايشان، ديگر حيوانات با مردم مشارك باشند» (اساس، ص 7). (- وضع، مواضعه) (-/ طبع).

2- يكسان حمل شدن كلى بر افراد خود مانند حمل مفهوم اسب بر اين اسب و آن اسب كه البته بر همه يكسان صادق است و داراى شدت و ضعف نيست و هيچ اسبى اسبتر از اسب ديگر نيست. (-/ تشكيك).

«... و نيز جنس بر انواع و اشخاص كه در تحت او باشند به تواطى محمول بود، و وجود بر موجودات به تشكيك محمول بود» (اساس، ص 35).

توجيه‌

1- ذكر جهت در قضيه (-/ اطلاق).

2- موجهه بودن قضيه (-/ اطلاق) (- قضيه موجهه، ص 170).

«و نسبت اطلاق با توجيه، نسبت عدم بود با ملكه» (اساس، ص 129).

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 80
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست