ه
هل
(- مطلب هل، ص 248).
هو ذو هو
(- حمل اشتقاق).
هو هو
(- حمل هو هو).
هويّت
ماهيت متشخّص متعيّن جزئى كه در خارج موجود است، حقيقت جزئى، مانند هويت احمد و هويت اين اسب.
چون مجموعه تشخّصات و تعيّنات هر موجودى اختصاصى او است، هويّت هر موجود هم اختصاصى او است و بنابراين هيچ فردى با فرد ديگر هم هويت نيست.
«هرچه در خارج موجود باشد به ضرورت او را هويّتى باشد كه هيچ چيز در آن هويّت با او مشارك نباشد» (درّة ص 41).
هيأت
1- طرز قرار گرفتن اجزاء. شكلى كه از نسبت اجزاء به يكديگر حاصل مىشود، شكل ظاهرى، ساختمان.
«و از افعال او ملايم نرين چيزى در اين باب ايجاد صوت است كه بلندى و پستى آن حاضر را و غايبى را كه در حكم حاضر بود، بحسب ابعاد مختلف اعلام توان كرد.
و به اختلافات كيفيات و مقاطع آنكه تابع اختلاف هيأت مخرج صوت بود، مقتضى حدوث حروف [در اصل حدوث و حروف] باشد» (اساس، ص 61). «و هيأت