اكنون سؤال مى شود اين گروه، غلام وكنيز چه كسانى هستند ، جز كسانى كه به نوعى از طريق مشروع بر آنها تسلط يافته اند.
از اينجا روشن مى گردد كه عبوديت را كه سرچشمه آن خالقيت و ربوبيت باشد، نمى توان به غير خدا اضافه كرد ولى آن بندگى را كه سرچشمه آن نوعى قانون الهى باشد، مى توان به غير خدا نسبت داد و گفت «زيد» غلام پيامبر و يا بِلال بنده ابى بكر و قنبر برده على بود كه بعدها آزاد شدند.
با توجه به اين دو نوع عبوديت و بندگى يادآور مى شويم: بندگىِ قانونى، رمز اطاعت و پيروى از مولاست و غلامان و كنيزان قانونى بايد از موالى خود اطاعت كنند و احكام اين نوع اطاعت در فقه اسلامى و در كتابهاى فقهى بيان شده است و هدف از نامگذارى فرزندان به صورت «عبد النبى»، يا «عبد الحسين» تشبيه آنان به بندگان قانونى است و در حقيقت اشاره به رمز اطاعت است، يعنى همان طور كه بندگان قانونى از مولاى خود اطاعت مى كنند صاحب اين نام نيز بنده پيامبر و يا سالار شهيدان است و از آنها اطاعت مى كند.
و به ديگر سخن،«عبد» در اين موارد، به معنى «مطيع» است، و در