responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مثل هاى آموزنده قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 234

بازگويى آن نيست، همچنين حقوقى كه اسلام براى زن قائل شده واو را ركن اجتماع دانسته خود موضوع مستقلى است كه در كتابهاى حقوق زن، ز آن گفت و گو شده است. اكنون بايد ببينيم، تشبيه در كجاى اين بحثهاى پيشين است؟

مثل در اين آيات، در اين نقطه متمركز است كه مشركان، خدا را مانند يك إنسان عاجز وناتوان انديشيده كه به حكم آيه نخست، براى او نصيبى قائل مى شدند، تو گويى خدا نياز به دام ودانه آنها دارد واز طرفى ديگر او را به بسان موجودى مادى مى انديشيدند كه داراى فرزند است. اين موقعيت خدا بود در انديشه مشركان.

در حالى كه جايگاه خدا در انديشه افراد موحد اين است كه او موجود بى همتايى است كه همه صفات برجسته را داراست. او داراى حيات وعلم وقدرت وعزّت وعظمت است، وبه كسى نيازى ندارد.

قرآن به اين دو انديشه در آخر اين آيه چنين اشاره مى كند:

(لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَ للهِ الْمَثَلُ الأَعْلَى وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ).

«براى آنان كه به آخرت ايمان ندارند، خدا را باصفات مادّى وپست توصيف مى كنند، در حالى كه خدا داراى صفات برتر ووالاتر است، زيرا او حكيم وقدرتمند است».

پس واقعيت تشبيه در اين آيه روشن شد كه فرد كافر، خدا را به موجود مادى نيازمند تشبيه مى كند، در حالى كه فرد مؤمن او را موجودى برتر ووالاتر وداراى همه صفات كمال مى شناسد.

نام کتاب : مثل هاى آموزنده قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 234
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست