responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جهان بينى مادى معاصر نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 99

شمرده اند، در حالى كه شدن در برابر «ماندن» و سكون است كه هر دوقسمى از «بودن» مى باشند، زيرا بودن همان وجود و هستى شئ است هرگاه وجود و بود يك پديده، پيوسته در حال تبدل و «تحول» باشد، حقيقت آن «شدن»، و در غير اين صورت به شكل «ماندن» خواهد بود.

بنابراين، شدن و ماندن است كه در مقابل يكديگر قرار دارند، نه شدن و بودن، و اين حقيقت در صورتى روشن تر مى گردد كه بدانيم «تغيير و تبدل» در هر چيزى مانند دگرگونى رنگ ميوه درخت، مربوط به نحوه وجود همان شئ است; مثلا رنگ، دو نوع وجود مى تواند داشته باشد: وجودى ثابت و ساكن، كه رنگ ميوه بر درخت عوض نگردد، و وجودى متغيير و دگرگون كه پيوسته در حال دگرگونى باشد. بنابراين، بودن است كه گاهى به صورت شدن و گاهى به صورت ماندن تجلى مى كند.[1]

اشتباه ديگر اين دو مكتب اين است كه تنها مكتب خود را، مكتب طرفدار تحول و تبدل دانسته و ديگر مكتب ها را به جمود و سكون


[1] اگر ما مى گوييم، فلسفه شدن به مكتبى مانند «ماركسيسم» اختصاص ندارد، مقصود اين است كه تمام مكتب هاى معروف فلسفى، حركت را ناموس حاكم بر جهان و جامعه مى دانند و از مراجعه به كتاب هاى آنان اين حقيقت روشن مى گردد و همگى فلسفه بودن را به اين معنا كه ثبات و ايستادگى حاكم بر آن ها باشد، رد مى كنند.
ولى در اين جا تفسير ديگرى براى فلسفه شدن هست كه جداً بايد از چنين تفسيرى پرهيز كرد و آن اين كه:
هر كس به سه جاودانگى معتقد شود فلسفه او «فلسفه بودن»، و اگر به اين سه جاودانى معتقد نگردد از «فلسفه شدن» است; اين سه جاودانى عبارتند از:
1ـ روح جاودان 2ـ حقيقت جاودان 3ـ اصول اخلاقى جاودان در حالى كه فلسفه شدن هم روح را موقت، مى داند و هم حقيقت، و هم اصول اخلاق را موقت و نسبى مى انديشد. اميد است كه ما در بحث حركت، اين مطلب را مورد دقت قرار دهيم.
نام کتاب : جهان بينى مادى معاصر نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 99
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست