responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قامــوس المعـــارف نویسنده : مدرس تبريزى، محمدعلى    جلد : 1  صفحه : 71

همچو نفى و محافظت و اتّصاف و نسبت و مانند آن ها موضوع هستند. پس، از علائم فاعل شمردن آن ها غفلت از حقيقت حال است. بلى، در ضمن همين معانى، معنى فاعليّت نيز در بعضى موارد مفهوم مى گردد الاّ اين كه آن لازم معنى و از آثار خارجى آن است نه خود معنى و اگر بنا بر اين باشد كه لازم معنى هم معنى ديگر به شمار رود، بسيار معانى را به بسيارى از الفاظ بايد نسبت داد چنانچه واضح و روشن است و «الف مفرده» علامت صفت مشبّهه است نه اسم فاعل، چنانچه خواهد آمد.

قسم دويّم: صيغه مبالغه كه دلالت دارد بر اين كه معنى مصدرى بر سبيل كثرت و بسيارى بعد از عدم به وجود آمده و اين در حقيقت از شعبه اسم فاعل بوده و به مفهوم كثرت امتياز حاصل گردد و آن را چهار علامت است:

1) «ار» كه به آخر ماضى مطلق معروف مثبت آيد: خواستار و خريدار; و گاه است كه به آخر اسم جامد و امر حاضر نيز آيد: پرستار و دوستار (و گمان اين كه اين، مخفّف دوستدار بوده و خارج از موضوع گفتار است).

2) «كار» كه به اسماء ملحق گردد: ستم كار و طلبكار.

3) «گار» كه گاهى به ماضى مطلق آيد: آفريدگار و پروردگار; و گاهى به امر حاضر: آمرزگار و آموزگار.

4) «گر» كه به اسماء ملحق گردد: دادگر، بيدادگر و شيشه گر و مانند اين ها.

قسم سيّم: صفت مشبّهه كه موضوع است براى ذاتى كه معنى مصدرى بر سبيل دوام و ثبوت بدو قائم بوده و يا اين كه زمان اصلا ملحوظ نبوده و قطع نظر باشد از اين كه آن ذات بدواً آن معنى را دارا نبوده و بعداً دارا بوده به خلاف اسم فاعل ـ چنانچه مرقوم افتاده ـ و علامت آن، الف مفرده و يا الف و نونى است كه به آخر امر حاضر افزايند: دانا و بينا و دوان و روان.

قسم چهارم: اسم مفعول كه موضوع شده براى ذاتى كه معنى مصدرى بدو تعلّق يابد و علامت آن، دو تا است كه به آخر ماضى مطلق آيند: 1) «ار»: كشتار و گرفتار 2) «هاى خفى»: گرفته و كشته; و گاهى به اين صيغه لفظ «شده» نيز علاوه كرده و «كشته شده» گويند و اگرچه اين گونه اسم مفعول در صورت ماضى نقلى است الاّ اين كه اين را دو صيغه بوده و به مابعد خود اضافه مى توان كرد به خلاف آن، كه قابل اضافه نبوده و خودش هم شش صيغه دارد و اتّكال در فرق به قرائن است و چنانچه اشاره شد ساير اقسام مشتقّات از ماضى و مضارع و غيره هر يكى در موقع مناسب خود، بيان خواهد شد.

تبصرةٌ: اگر چه مأخذ تمام مشتقّات، مصدر بوده و اشتقاق حقيقى آن ها از آن است ليكن از آن رو كه بلاواسطه از مصدر گرفته نشده و مأخذ بلاواسطه بدوى آن ها فقط مصدر نبود، آن ها را به اعتبار مأخذ بدوى به سه گونه تقسيم نموده اند چنانچه به ذكر اجمالى آن ها پرداخته و تفصيل هر يك را به محلّ مناسب خود محوّل مى داريم:

1) بعضى از مشتقّات، مأخوذ از مصدر هستند مانند مصدر تخفيفى و امر حاضر مطلق و ماضى نقلى اقتدارى در بعض صُوَر.

2) آنچه كه از ماضى مأخوذ شده: اسم مفعول و مستقبل صريح و اسم مصدر در بعضى مواضع و صيغه مبالغه در پاره اى مواقع و ماضى نقلى و بعيد و ابعد و استمرارى و نقلى مستمرّ و ابعد مستمرّ و التزامى و مطلق اقتدارى در بعضى موارد.

3) آنچه از امر حاضر مأخوذ شده: مستقبل مخلوط و نهى و امر غايب و اسم فاعل و صفت مشبّهه و اسم آلت و

نام کتاب : قامــوس المعـــارف نویسنده : مدرس تبريزى، محمدعلى    جلد : 1  صفحه : 71
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست