« آيا كسى كه به سوى حق راهنمائى مى كند شايسته است كه پيروى شود يا آن كس كه هدايت نمى كند مگر اين كه خود هدايت شود»؟
اينها نمونه هائى است از دلائل نقلى كه در قرآن وارد شده است.
برهان عقلى بر عصمت آنها:
1 ـ هرگاه در باره پيامبران احتمال دروغ بدهيم، در اين صورت از آنها سلب اطمينان مى شود زيرا هيچ گاه مطمئن نخواهيم بود آنچه مى گويند راست است و درنتيجه هدف الهى از بعثت پيامبران كه پيروى از آنها است، تأمين نمى گردد.
گاهى تصور مى شود كه چه اشكالى دارد كه بگوئيم انبياء دروغ نمى گويند ولى گناه ديگر را مرتكب مى شوند، ولى يك چنين انديشه بسيار خام است زيرا هرگاه آنها با نيـروى عصمت مجهـز باشند، نـه دروغ مى گويـند، و نه حرامى را مرتكب مى شوند، و اگر مجهز نباشند احتمال ارتكاب هر دو باقى است و نتيجه آن همان سلب اطمينان واز بين رفتن هدف از بعثت است.
2 ـ افراد گنهكار بايد تنبيه شود، در اين صورت بايد كسى بر آنها حد جارى كند چه كسى شايسته است كه بر پيامبر خدا حد جارى كند و انگهى اجراء حدود برانبيا ايذاى آنها نيست؟ خـدا ايـذاى آنهـا را به طور مطلق حرام نموده است آنجا كه مى فرمايد: