نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 333
کنید در حالی که میخواهید پاکدامنان باشید نه
زناکاران. پس هر کس از زنان که از او لذت بردهاید مهر مقررشان را بدهید و
بر شما گناهی نیست در آنچه پس از مقرر شدن توافق کردهاید خدا دانا و حکمت
کردار است.
کلمهها
ارضعنکم: ارضاع: شیردادن. رضع و رضاعة: شیر خوردن. ربائبکم: ربائب:
پرورش یافتگان. مفرد آن ربیبه است مراد از آن دخترانی است که زنان از
شوهران دیگر دارند. علّت این تسمیه آنست که شوهر دوّم زن، آنها را تربیت
میکند. حجورکم: حجر (بفتح و کسر- ح) در اینجا به معنی تربیت و ضمانت و حمایت است فِی حُجُورِکُمْ یعنی در ضمانت و تربیت شمایند. اصل آن به معنی منع است. حلائل: حلالها. مفرد آن حلیله، مراد از آن زنان پسران انسان است. اصلابکم:
صلب در اصل به معنی سخت و محکم است مراد از آن در آیه ظاهرا نسل است، به
مهرههای پشت نیز صلب گفته میشود که سخت و محکماند. اصلاب جمع صلب است. محصنات:
حصن به معنی قلعه است به کسی که خود را از بی عفّتی حفظ کند محصن گویند.
به زنی که در اثر شوهردار بودن و یا عفیف بودن خود را از بی عفّتی نگه دارد
محصنه (بصیغه فاعل و مفعول) گویند مراد از آن در آیه زنان شوهردار است. مسافحین: سفاح: زنا. مسافح: زنا کننده. مسافحین: زنا کنندگان. فریضه: تعیین شده. فرض در اصل بمعنی قطع است.
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 333