نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 296
(حضرت ولی ذو الجلال) بیرون شد [1]. 5-
آن گاه که امیر المؤمنین علیه السّلام به کوفه میرفت کتابها و وصیتش را
پیش ام سلمه بامانت گذاشت چون حضرت مجتبی علیه السّلام به مدینه مراجعت
فرمود آنها را تحویل گرفت همچنین امام حسین ودایع خویش را بوی سپرد، امام
سجاد علیه السّلام پس از ماجرای کربلا آنها را پس گرفت» فضائل این بانوی بزرگوار خیلی بیش از اینها است.
حفصه دختر عمر بن خطاب
حفصه دختر عمر با «خنیس بن حذاقه» ازدواج کرد، خنیس صحابی بزرگواری بود
که در «بدر» و «احد» (و بقول ابن هشام در خندق هم) افتخار حضور داشت، این
مرد جلیل القدر که از مهاجران حبشه نیز بود در «مدینه» از دنیا رفت و زن
جوانش حفصه را در هجدهمین بهار عمر بی همسر گذاشت عمر از بیوه ماندن دخترش
سخت اندوهگین شد، دل بدریا زده از ابو بکر یار صمیمی خود خواست که «حفصه»
را تزویج کرده و او را از درد حفصه برهاند ولی بر خلاف انتظار وی، ابو بکر
سکوت اختیار کرده و جواب نداد، عمر از این جریان دل آزرده شده به خانه
عثمان رفت، «رقیه» دختر رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله که زن عثمان بود
به مرض حصبه از دنیا رفته بود. عمر از عثمان خواست که حفصه را تزویج
کند، عثمان چند روز مهلت خواست که در آن باره فکری بکند سپس آمد و گفت: «ما
ارید ان اتزوج الیوم» فعلا قصد زناشویی ندارم «عمر» که از کثرت اندوه سر
از پا نمیشناخت بمحضر رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله وارد شد، حضرت از
قیافهاش دریافت که طوفانی مهیب در درون