نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 441
معنی ظهور و اظهار و به قول زجاج به معنی گوشه شیء است. خطبه: (بکسر خاء) خواستگاری. اصل آن خطب به معنی روبرو سخن گفتن است. اکننتم: یعنی مخفی داشتید اصل آن کن به معنی پوشاندن و مستور کردن است. تواعدوهن: مواعده با همدیگر وعده گذاشتن است. تعزموا: عزم به معنی قصد و اراده است. عقده:
عقده به معنی بستن و گره زدن میباشد، عقده اسم چیزی است که گره زده
میشود نکاح باشد یا پیمان و یا غیر آن. پس «النکاح» بیان «عقده» است. کتاب: کتاب در اصل مصدر است به معنی نوشتن آن در آیه به معنی مفعول (مکتوب) میباشد. فاحذروه: یعنی حذر کنید از او حذر به معنی پرهیز و احتراز از شیء مخوف است. تمسوهن: مس به معنی دست زدن است مثل لمس، مراد از آن آمیزش جنسی است. تفرضوا: فرض به معنی تعیین، فریضه به معنی تعیین شده، اصل کلمه به معنی قطع است. متعوهن: یعنی به آنها متاع دهید متاع مطلق مال است بقره/ 36. موسع: ثروتمند، این کلمه از «سعه» به معنی فراخی و گسترش است. قدر: (بر وزن ثمر) توانایی، اندازه، همچنین است قدر بر وزن عقل. مقتر: فقیر و تنگدست، قتر به معنی کم کردن و تنگ گرفتن، مقتر اسم فاعل آنست.
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 441