نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 1 صفحه : 179
متحول دارد- ولى هيچگاه با حجم واقعى خود- تحت ادراك نخواهد آمد- زيرا همه اجزاء و شرايط غير محدود- و متحول مادى در وى دخيلند- و هيچگاه همه جهان بعلاوه چشم در چشم نخواهد گنجيد- .
يك سلسله افكار خود را مطلق و غير نسبى- و غير قابل تغيير مىدانند- آيا اينجا اين پرسش پيش نمىآيد- كه پس ما بايد بگوئيم- آنچه ما از جهان چه بوسيله حس- و چه بوسيله فكر عقل ادراك مىكنيم و مىفهميم- همه آن طور هستند كه ساختمان مغز ما- در وضع و موقعيت مخصوص اقتضا مىكند- و اما واقع و نفس الامر چگونه است نميدانيم- .
آيا لازمه همه اين مقدمات اين نيست- كه ما بايد از لحاظ واقع بينى- به هيچ فكرى اعتماد نكنيم- و فلسفه حتى خود ماترياليسم ديالكتيك - و جميع رشتههاى علوم طبيعى و رياضى را- با ترديد و شك تلقى كنيم- .
آيا شكاكان قديم و جديد قطع نظر از راه استدلال- غير از اين مقصودى داشتند
آيا بين نظريه كانت و بين نظريه ماترياليسم ديالكتيك از لحاظ ارزش معلومات فرق است يا نه
ماديين كانت آلمانى را شكاك بحساب مىآورند- از راه اينكه بين شىء بنفسه- واقعيت خارجى شىء و شىء براى ما- تصورى كه از آن شىء در ذهن ما هست فرق گذاشته- زيرا كانت معتقد نيست كه ذهن فطرتا- يك معانى قبلى از قبيل زمان و مكان- از خود دارد كه در خارج نيستند- و هر چه را ادراك مىكند- در ظرف آن معانى و در قالب آنها ادراك مىكند- پس نتيجه مىگيرد- هميشه بين شىء بنفسه و شىء براى ما اختلاف است- .
همچنانكه خواننده محترم متوجه است- خود ماديين نيز بين شىء بنفسه- و شىء براى ما فرق مىگذارند- با اين تفاوت كه كانت از راهى وارد شده- كه نتيجهاش اختلاف بين شىء بنفسه- و شىء براى ما است- ولى شىء براى ما نسبت به اشخاص فرق نمىكند- ولى ماديين از راهى وارد شدهاند- كه بين شىء بنفسه- و شىء براى هر كس جدا جدا فرق پيدا مىشود- .
كانت به نقل مرحوم فروغى مىگويد- انسانها جهان را با يك عينك مخصوص مىبينند- و نمىتوانند اين عينك را از چشم خود دور سازند - اما ماديين مىگويند- هر فردى از افراد انسان جهان را- با عينك مخصوص به شخص خود مىبيند- و نمىتواند آنرا از خود دور سازد- .
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 1 صفحه : 179