responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 2  صفحه : 5

جلال دهلي مراجعت فرمود، كزلك خان آن بلاد را در ضبط آورد و معمور گردانيد و خلق متفرق را جمع كرد و با خلق روزگار از خواص و عوام بانصاف و الطاف گذرانيد و طريق عدل و احسان با همه مسلوك داشت، و در امن (و امان) و فراغ رعايا، و رفاهيت همگنان [1] كوشيد، بعد از مدتي با خاتمه خير و عصمت ايمان، و صدقات و احسان و خيرات و مبرات از منزل دنيا بمراحل آخرت در شهور سنه تسع و عشرين و ستمائة نقل كرد.

الثاني الملك كبير خان اياز المعزي [2]

كبير خان اياز ترك رومي بود و او بنده ملك نصير الدين حسين امير شكار بود، چون او شهادت يافت، با فرزندان او ببلاد هندوستان افتاد، و منظور نظر عاطفت سلطان سعيد شده و در هر مرتبه سلطان را خدمت كرد، و او ترك دانا و عاقل و كاردان بود، و در جلادت و مبارزت بي‌نظير عصر خود، و ملك نصير الدين حسين (كه) مالك او بود و مخدوم او [3] در كل بلاد غور و غزنين و خراسان و خوارزم بمبارزت و جلادت، مذكور بود، در همه نشانها [4] و ملك كبير خان در همه احوال ملازم خدمت مالك خود بود (و) حرفهاي جنگ و دلاوري و جلادت [5] از وي تعليم گرفته (و بر سر) آمده، چون ملك نصير الدين بر دست تركان غزنين شهادت يافت، پسران [6] او، چنانچه شير سرخ و برادر او بخدمت درگاه سلطاني رسيدند، سلطان (ملك) عز الدين كبير خان را ازيشان بخريد.
بعضي چنين روايت كنند: كه [او را خدمتها فرمود] چون سلطان سعيد بلاد ملتان، در شهور سنه خمس و عشرين و ستمائة در ضبط آورد، و شهر و حصار ملتان و قصبات (و) اطراف و نواحي آن به ملك عز الدين كبير خان اياز داد، و او را بايالت آن خطه نصب فرمود و او را بلقب كبيرخاني [7] مشرف


[1] مط: ساكنان،
[2] مط: ملك كبير خان اياز المعزي هزار مرده، راورتي: ملك عز الدين كبير خان اياز هزار مرده المعزي، معزي بسببي گفته شده كه وي از غلامان سلطان معز الدين محمد سام غوري بود
[3] مط: كه مالك مخدوم او بود.
[4] مط: مذكور همه لسانها بود
[5] مط: و حرفهاي جلادت و جنگ آوري از وي تعليم گرفته
[6] اصل: پس از ان او
[7] كذا في الاصل، مط: كبير خان منگيرني، كه در برخي از نسخ خطي منكيوني يا منكبرني هم آمده راورتي در متن منگيرني مينويسد، و گويد كه در نسخ خطي منكرني، منكيرني، منكيوني، منكرتي، ملهوني هم نقل افتاده، بهر حال كلمه تركي بنظر مي‌آيد. (براي شرح رجوع كنيد به حاشيه صفحه آخر طبقه 15 جلد اول)
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 2  صفحه : 5
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست