جنوب
بديگر آبها متحد ميگردد، و قراي معروف اين وادي اكنون عبارت است از
استيا، پيوار، بلوت، زومشت، سيد، اوجي خيل بلند خيل، ايرياب، بغزن، و غيره. آبهاي
درههاي ديگر كه بجنوب كرمه واقع است، مانند خوست، دور، ميدان، و بكر خيل
نيز به درياي كرمه منتهي گرديده، و دران آب ميافتد [1] بدين تفصيل گويا
نام تاريخي اين درهها و ناحيتهاي جنوبي سپينغر (كرمان) بوده و اكنون در
يك دره كوچك تر محصور گرديده، و مد تاريخي خود را از دست داده است، و شايد
دران اوقات تمام اين واديهاي سرسبز به (كرمان) مربوط بوده است، كه شمالا
به سلسله جبال سپينغر و تيراه، و غربا به واديهاي گرديز و غزنه و شرقا
بكنار آب سنده، و جنوبا به كوه سليمان (كسي غر) محدود باشد. اما سواران
كه در الكامل ابن اثير ذكر رفته، چنان بنظر ميآيد، كه سرزميني بوده، بنام
قوم سوراني، و در قرب و جوار همين كرمان واقع بود، زيرا اكنون نيز قومي
بنام سوراني در همين ناحيت سكني دارد، كه بقرار شرح كتب انساب از نسل كرلان
(كرران) معروف است، و سوراني ولد شاه فريد شيتك مورث اعلاي اين طايفه
شمرده ميشود، كه از درياي كرم تا مناطق شمالي تهل، تمام اراضي به همين
سورانيها تعلق داشته، و خوازك كه طايفهيي ازين سوراني است، در جنوب كرم
تا تپه داود شاه و ممش خيل و آمندي سكني گرفتهاند، و جايهاي معروف مناطق
سوراني عبارت است از تپه منداحيل، تپه كهوتي، تپه ولادين، تپه دلاخيل. كه
همه اين طوايف را بنوچي (يعني سكنه بنون) گويند [2] اكنون كه شرح سوران و
كرمان في الجمله معلوم گشت، اقوال ذيل ابن اثير را هم ميتوان از روي آن
خوبتر تطبيق كرد، وي گويد: مدينة كرمان و هي مدينة بين غزنة و الهند و
سكانها قوم يقال لهم ابغان (افغان) و ليست هذه بالولاية المعروفة بكرمان [3] در ذكر غياث الدين غوري گويد: و افاض العدل و سار من غزنه[1] ذيل ص 498 ترجمه (طبقات ناصري، ج 1 [2] حيات افغاني. ص 493 [3] الكامل- ج 11- ص 62