دميك، دهيك؟ نام اين جاي كه مشهد و مقتل سلطان معز الدين است در نسخ
طبقات ناصري باملاهاي مختلف نوشتهاند، در نسخه خطي من يكجا دميل، و در
ديگر موارد (دميك) است، در مط و راورتي نيز چنين است، درين كه مشهد اين
سلطان غيور (دميك يا دهميك) است، شكي نيست، ولي اين جاي كجا بود؟ سؤالي
است، كه بايد حل گردد و موقعيت جغرافيائي اين جاي تثبيت يابد: از همه
اولتر اين واقعه را در تاريخ ابن اثير مطالعه ميكنيم، چون وي به عصر وقوع
اين فاجعه نزديكتر است، و كتاب خود را در (628 ه) نوشته، بنابران قولش نيز
درين مورد ثقهتر خواهد بود، وي گويد «شب نخستين شعبان (602 ه) بود، كه ابو
المظفر محمد بن سام غوري پادشاه غزنه و خراسان از لهاور برميگشت، و در
وقت نماز خفتن بمنزل دميك كشته گرديد ... چون اين حادثه واقع شد، بزرگان
پيش مؤيد الملك بن خوجا (خواجه) سيستان رفتند و در حفظ خزاين و امنيت
كوشيدند، و محفه سلطاني را حركت دادند، چون به فرشابور (پشاور) رسيدند،
خلافي در بين آنها پيدا آمد، غوريان ميخواستند كه از مكرهان به غزنه
بروند. تا پادشاه باميان بهاء الدين سام برخيزد، و خزانه را تصرف كند، ولي
توركان ميل داشتند تا از راه سواران بروند، تا به مقر حكمراني تاج الدين
الدز كه مملوك شهاب الدين بود نزديكي جويند. زيرا كه وي در بين غزنه و
لهاور در كرمان (غير از كرمان مجاور فارس) حكمداري ميكرد، باين وسيله
خواستند، تا خزاين سلطان غور، بدست تاج الدين باز افتد، بعد از كشمكش زياد
از راه مكرهان روي بكرمان نهادند، و درين راه بسبب تاراج و حملههاي
(تيراهيه سكنه تيراه موجوده) و اوغانها محنت بزرگي را ديدند تا بكرمان پيش
تاج الدين باز رسيدند .... [1] تاج الدين الدز (يلدوز) از بزرگترين
غلامان شهاب الدين بود، و نزد سلطان قربتي داشت و بعد از شهادت سلطان
خواست، كه بر غزنه