اما
بايد اين نام را با والس بالس والشتان كه بيهقي در رديف مكران و قصدار و
طوران ضبط كرده [1] و مقدسي بالش آورده [2] و حدود العالم بالش نوشته
[3] و البيروني در قانون مسعودي و الصيدله، بالش و والشتان [4] و
اليعقوبي نيز همچنين ضبط كرده [5] مورد اشتباه نشود، زيرا والشتان بالس
بالش در بلوچستان و سند موجوده واقع بود، كه اكنون از سيوي تا سيون سند در
ان شامل است، و البيروني هم در قانون مسعودي سيواي و مستنگ را كه اكنون در
بلوچستان داخلاند، و سيوان كه در سند كنوني است، از بلاد والشتان
مينويسد: در برخي از نسخ خطي طبقات عوض والشتان، واليان نوشته شده و
اين هم سهو نويسندگان است و طوري كه در متن و حواشي طبقات ميبينيد واليان
شهري بود علي حده، كه والين هم نوشته ميشد.
(28) جبال غور
منهاج سراج راسيات جبال غور را تفصيل داده و شرح خوبي دران باره نوشته
است، اين منطقه قراري كه نام آن از كلمه غر پشتو يعني كوه ساخته شده عبارت
از كوهساري است، كه در قلب مملكت افغانستان افتاده، و از يك طرف به وادي
هري رود، و از طرف ديگر به صحاري مجاري هيرمند پيوند دارد، و كوهسار شمالي
آن به هندوكش ميرسد و جبال شرقي آن هم به واديهاي غزنه و مقر و مجاري
ارغنداب و ترنك ميپيوندد. پنج كوه معروفي كه منهاج سراج در غور شرح ميدهد، ميتوان آنرا قرار ذيل با ماكن موجوده غور تطبيق كرد: 1-
زار مرغ منديش: پيشتر شرح دادم، كه منديش يكي از مشهور ترين بلاد و قلاع
غور بود، و اكنون اين نام در نزد اهالي غور معمول و متداول نيست، اما
زارمرغ را به همين نام ميشناسند، و كوتل زار مرغ بين راه «تيوره» و «ساخر»
واقع است كه آثار عمرانات سابقه نيز در گرد و نواح آن بنظر ميرسد راهي كه
ميان تيوره مركز موجوده غور و شهرك و خواجه چشت هرات موجود است تا (60)
كيلومتر ميرسد، و كوتل زار مرغ در اين جاست، بلندترين كوهها كه درين حصه
كاين است، اكنون
[1] بيهقي ص 294 [2] احسن التقاسيم ص 296- [3] حدود العام ص 64 [4] قانون وصيد له ص 29- 117- 122 [5] كتاب البلدان، ص 281-