كتابي
در نظر آمد، كه تواريخ انبيا و سلاطين عرب و عجم را بر سبيل ايجاز در
جداول آن ثبت كرده بودند [1] چون مؤلف آن كتاب از ذكر برخي از
دودمانهاي سلاطين ما تقدم و ما تأخر اعراض كرده بود، لهذا مؤلف خواست تا
آن تاريخ مجدول بذكر كل ملوك اسلام و عرب و عجم از اوايل تا اواخر مشحون
گردد و تمام سلاطين اسلام را تا عهد ناصر الدين محمود در قلم آرد ... [2]» باين فكر مولانا خامه بدست گرفت، و تاريخ عمومي مفصلي را نوشت، كه
حاوي احوال انبيا و پادشاهان سابقه و خلفاي اسلام و سلاطين عرب و عجم است، و
آنرا بنام پادشاه عصر و ممدوح و مخدوم خويش «طبقات ناصري» نام نهاد و
مشاهدات چندين ساله خود را در خراسان و هنداندران نوشت. مولانا در نوشتن
احوال انبيا و پادشاهان بمراجع و مآخذ موثوق رجوع كرد، و در كتاب خويش
مطالبي و مباحثي را از ان كتب ضبط و اقتباس نمود. و در هر جاي مأخذ خود را
نشان داد [3] تا ناظران را بر صحت آن اعتمادي تمام افتد [4] چنين به
نظر ميآيد، كه مولانا طبقههاي نخستين كتاب خويش را در حين قيام دهلي در
حدود (655 ه) نوشته باشد چه در آخر طبقه چهارم جنگهاي دفاعي المستعصم بالله
عباسي را با قشون مغل ذكر ميكند. و اين وقتي است، كه هنوز بغداد سقوط
نكرده، و آن خليفه زنده است، و مولانا حسب عادتي كه دارد، در آخر آن طبقه
حيات خليفه و حفظ دار الخلافه را از خدا نياز ميكند ولي شايد جمل اخير
همان طبقه را پسانتر در (656 ه) الحاق كرده باشد، كه سقوط بغداد و شهادت
خليفه را وانمود ميكند، از «بعد ازين ....» تا «رضي الله عنهم» زيرا سقوط
بغداد و شهادت خليفه در سال (656 ه) است. از روي اين اشارتي كه در گفتار خود مولانا موجوده است، بايد گفت: كه
طبقات ناصري را در كرت سوم قضاي كل هند در دهلي آغاز كرده و تا (658 ه)
باتمام رسانيده است، كه ختم طبقات آخرين كتاب بقرار ذيل است:[1] شرح اين كتاب در مآخذ و مراجع مؤلف در همين تعليق خوانده شود، [2] ديباجه كتاب [3] مآخذ مؤلف خوانده شود [4] آغاز طبقه 9