آل سبكتگين را در ستايش اين دودمان مدايحي است، كه از آنجاست: بنوا فريغون قوم في وجوههمسيما الهدي و سناء السودد العالي حكيم ناصر خسرو علوي درين بيت فريغونيان را ياد كرده: كجاست
آنكه فريغونيان زهيبت اوز دست خويش بدادند گوزگانان را شخص اول حكمداران
اين دودمان احمد پسر فريغون است، كه بروايت نرشخي در حدود (285 ه) باسماعيل
ساماني مطيع گرديد [1] و طوري كه ابو سعيد عبد الحي بن الضحاك گرديزي
مينگارد،:- نوح بن منصور ساماني با ابو الحارث محمد بن احمد فريغون خويشي
كرد، في سنه (365 ه) [2] از شرح بالا پيدا ميآيد، كه اين محمد بعد از
(300 ه) زندگاني كرد و اندر اوقاتي كه مؤسس دودمان غزنويان علم شاهي و
جهانگيري ميافراشت، وي حكمران جوزجان بود. در حدود (372 ه) كه مؤلف
نامعلوم حدود العالم در جوزجان كتاب خويش را مينوشت، حكمدار اين دودمان
همان محمد بن احمد الحرث يا الحارث بود، كه العتبي و گرديزي نيز نام وي را
برده است، چندي بعد پسرش ابو الحارث احمد جانشين پدر گرديد، و بسال (380 ه)
و بار ديگر بسال (384 ه) با امير نوح بن منصور در غايله ابو علي سيمجوري و
فايق كمكها كرد، و با سبكتگين نيز مناسبات دوستانه داشت، و بسال (385 ه)
در اخراج و ازعاج ابو علي سيم جوري از خراسان به وي امداد كرد، و اندكي بعد
احمد يكي از دختران خود را به محمود پسر سبكتگين داد، و سبكتگين يكي از
دختران خود را به ابو نصر محمد پسر احمد تزويج كرد، و در مكاوحتي كه پس از
مرگ سبكتگين بر سر تاج و تخت بوقوع پيوست، احمد داماد خود محمود را طرفداري
نمود، و با اسماعيل مخالفتي كرد، و بعد از انقراض قدرت سامانيها، محمود
را بحيث شهنشاه خويش شناخت احمد بين (390- 398 ه) درگذشت، و پسرش ابو نصر
محمد جانشين وي گرديد، و در برخي از سفر بريهاي حربي سلطان محمود، در هند
با وي مرافقت و موافقت كرد، و يكي از دختران خود را بشهزاده ابو احمد پسر
سلطان محمود بازدواج داد، ابو نصر محمد در (401 ه) در گذشت و پسري مسمي به
حسن ازو ماند ولي چون بسيار[1] تاريخ بخارا، ص 85 [2] زين الاخبار: ص 37