responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 2  صفحه : 16

مراجعت كردند، طغان خان چون بر در شهر بود بهنگام آنكه به سراپرده خود نزول كرد جمله حشم او در شهر به وثاق (هاي) خود بازگشتند طغان خان تنها بماند (و) تمر خان [چون] به لشكرگاه [خود] مراجعت كرد، همچنان (به سلاح) مستعد مي‌بود، چون فرصت يافت و معلوم شد، كه طغان خان در لشكرگاه و سراپرده خود تنهاست [1] تمر خان (قيران) با تمام لشكر (بر نشست) و بر لشكرگاه طغان خان راند، و بضرورت طغان خان برنشست و منهزم (شده) بشهر درآمد، و آن حادثه روز سه شنبه پنجم ماه ذي القعده سنه اثني و اربعين و ستمائة بود.
چون طغان خان بشهر درآمد، داعي دولت منهاج سراج را در ميان آورد، و بطلب صلح و امان بيرون فرستاد و عهد و امان در ميان هر دو [2] مستحكم شد، بر ان قرار كه لكهنوتي به تمر خان تسليم كند، و طغان خان با خزاين خود، و پيلان و اتباع و اشياع، بحضرت اعلي رود، برين قرار لكهنوتي تسليم شد، و ملك طغان خان در موافقت ملك قراقش خان و ملك تاج الدين سنجر ماه پيشاني، و امراء حضرت بدرگاه اعلي آمد، و اين داعي با اتباع در موافقت او بحضرت باز آمد، روز دوشنبه چاردهم ماه صفر سنه ثلاث و اربعين و ستمائة، بدرگاه اعلي وصول بود.
چون طغان خان بحضرت رسيد، باعزاز و اكرام وافر، مخصوص گشت، و اقطاع او ده در ربيع الاول همين سال بدو مفوض گشت [و نواخت بسيار يافت] و چون تخت سلطنت بفر همايون سلطان ناصر الدنيا و الدين تزيين يافت، در شهور سنه اربع و اربعين [و ستمائة] طغان خان به اوده مراجعت كرد، و بعد از مدتي نزديك در شب آدينه برحمت حق تعالي پيوست، و از عجايب تقديرات آسماني، يكي آن بود كه چون ميان طغان خان و تمر خان قيران، خصومت و منازعت افتاده، و ولايت يك ديگر ستده فوت هر دو در يك شب بود [3] يكي در اول شب فوت شد، و دوم در آخر شب، درين معني سيد الاكابر و الاصاغر شرف الدين بلخي بيتي كرده:
[1] مط: خود خالي است
[2] مط: هر يك
[3] مط: افتاده بود، و ولايت يك ديگر شده تمر خان در لكهنوتي برحمت حق تعالي پيوست درين معني
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 2  صفحه : 16
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست