حديث نامزد (كردن) لشكرها بزمين [1] عراق و تركستان
چون ا [و] كتاي لشكرها بجانب عراق و خراسان فرستاد، جرماغون نوين [2]
را بر سر آن لشكر (فرمانده) كرد، چون بر طرف عراق آن لشكر برفت، بقدر
پنجاه هزار مغل و ديگر اجناس بزرگان تركستان و اسيران خراسان كه روي بدان
ديار نهادند، بقدر صد هزار سوار بود، در شهور سنه ثلاث و عشرين و ستمائة. چون
بدان ديار رسيدند، خلق آن بلاد و اطراف را چندان بقتل رسانيدند [3] كه
قلم را مجال تحرير [4] آن نباشد، جمله شهرهاي عراق و جبال و اران و
آذربيجان (و گيلان) و ولايت رستم داري [5] كه در اطراف بحر خزر است تا
در بندان [6] و آذربيجان همه نهب شد، و خراب گردانيد [ند] مگر يك شهر
اصفهان را كه (از) اول ظهور چنگيزخان مغل و لشكر او بديار عراق تا بوقتي كه
اصفهان گشاده شد، مدت پانزده سال بايست، چنانچه بعد ازين بتحرير پيوندد،
بموضع خود. و اين لشكر بر عقبه حلوان بگذشت، تا حوالي مدينة السلام
بغداد (را) نهب كردند، و چند كرت از حضرت امير المؤمنين المستنصر بالله طاب
ثراه بدفع طايفه مغل و لشكرهاي كفار، ملوك اسلام با حشمهاي عجم و ترك و
كرد و عرب نامزد شد، و با كفار قتال و جهاد بسيار كردند، و در همه اوقات
فتح و نصرت لشكر اسلام را بود. به هيچ وجه دران عهد لشكر كفار بر اطراف و
حوالي دار الخلافه دست نيافتند، و جرماغون [7] ملعون كه لشكر كش كفار
(مغل) بود، در حدود قم و كاشان مقام ساخت و بعضي (را) بطرف فارس و كرمان
بدوانيدند. اتابك ابو بكر فارس كه پادشاه آن بلاد بود [8] و برادر حاجب براق
[1] مط و مب: بطرف [2] اصل: جرماعون توين. مط و مب: جرماعون نوين [3] مط و مب: قتل كردند. [4] اصل: تقرير [5] مط و مب: رستم دار، كه در اين علاقه نزديك سرچشمههاي شاهرود واقع و
بقول مستوفي سه صد قريه داشت، (جغرافيه خلافت شرقي، ص 374) [6] مط و مب: تا در بند روم [7] مط و مب: جرماعون [8] مط و مب: است