responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 2  صفحه : 118

سلطان جلال الدين (منكبرني) و ملك خان [هرات] (و) جمعيت لشكر اسلام به چنگيزخان رسيد [1] فيقونوين [2] را كه داماد او بود، از هرات و خراسان بطرف غزنين نامزد كرد، چون بحدود پروان [3] رسيدند سلطان جلال الدين پيش آن لشكر باز رفت، مصاف داد، و ايشان را بشكست و منهزم گردانيد، و كافر بسيار بدوزخ فرستاد (و چند بار) ديگر لشكر مغل [4] مي‌آمد و منهزم ميشد، و در لشكر سلطان جلال الدين اغراق [5] بسيار
[1] در اين جا چند كلمه از نسخه اصل پريده و خوانده نمي‌شود، از مط گرفته شد،
[2] در همه نسخ چنين است، راورتي و مط نسخه بدلي هم ازين نام ندارند، ولي عباس اقبال ايراني در تاريخ استيلاي مغل در همين مورد (ص 61) اسم سرلشكر چنگيزي را را (قوتوقونويان) مينويسد، و شايد مأخذشان جهانگشاي جويني باشد، كه در جلد دوم آن كتاب مذكور افتاده و (شيكي قوتوقو) نوشته است اعجب اين است كه در صفحه (73) كتاب عباس اقبال در ذيل صفحه، از صفحات (344- 345) نسخه مط طبقات ناصري اقتباس مطالبي را فرموده‌اند، در اين جا هم (قوتوقونويان) نوشته‌اند، حال آنكه در نسخه مط و مب و راورتي و اصل من اين نام (فوتونوين) آمده، و در چندين مورد بهمين صورت ضبط است- چون مرا مدرك و مأخذ ديگر آقاي عباس اقبال معلوم نبود، بر ضبط اصل نسخ اكتفا كردم و اين چند سطر را توضيحا نوشتم.
[3] اصل: بردار، مط و مب: بحدود بداون، كه در نسخ خطي مط: برداز يا بردار هم آمده، راورتي بروان، و اين اصح صورت است، چه جنگ پروان بزرگترين پيكارهاي تاريخي افغانستان است، كه خوارزم شاه بهمدستي ملت آزاد افغان قشون چنگيزي را بشكست، پروان از مدتها بين ارباب مسالك و ممالك معروف است، و اكنون هم به همين نام زنده است، و در سمت شمالي كابل به بعد (45) ميل در بين كوهسار سرسبز و شاداب افتاده، و باد شمالي كابل را «باد پروان» ميگويند زيرا از همان سو مي‌وزد.
[4] اصل: ديگر بار سيوم لشكر.
[5] اصل: اعراب، مط و مب: اعراق، كه در نسخ خطي مط عراق و اعراب هم آمده.
راورتي اين كلمه را اغراق مي‌نويسد، و در صفحه گذشته جائي كه ذكر ملك رضي الدين در پر شورمي مي‌رود، و نسخه اصل من و مط و مب گويند كه لشكر عراق آنجا بود، درين مورد هم راورتي لشكر اغراق مي‌نويسد، و گويد كه در نسخ جديده اعراق بعين مهمله و در يكي هم عراب آمده، كه برخي از مورخين آنها را عراقي پنداشته‌اند، يعني بابلي، ولي اغراق كه قبيله بزرگ ترك است، در جهانگشا و ديگر تواريخ مذكور افتاد، و مقصد مؤلف هم اينهاست
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 2  صفحه : 118
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست