نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 9 صفحه : 94
است،و التّقدير:انّ الشّأن و الامر انّكم [1]تحشرون اليه.
وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لاٰ تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً ،اصل فتنه اختبار و امتحان باشد و آزمايش،و آن بليّت را كه باطن آدمى بدان پيدا شود آن را فتنه خوانند[و خصلتى و حالتى كه پديد آيد كه مردمان بر يكديگر ظلم كنند،آن را فتنه خوانند] [2].
و در آنكه مراد به فتنه چيست در آيت،مفسّران خلاف كردند:عبد اللّه عبّاس گفت:معنى آيت آن است كه خداى تعالى گفت:بر منكر خاموش مباشيد و اغضا [3]مكنيد و رضا مدهيد [4]،عذاب خداى كه بيايد ظالم را از ناظالم تميز نكند،و اين قول بيشتر مفسّران است كه«فتنه»در آيت عذاب است،پس عذاب چون بيايد ظالمان را بر ظلم [5]باشد،و آنان را كه آن ظلم نكرده باشند بر ترك امربهمعروف و نهى منكر،و آنان را كه نامكلّف باشند از اطفال و مجانين و بهايم بر سبيل امتحان.
و تقدير آيت آن است:و اتّقوا فتنة عامّة غير خاصّة بالظّالمين.
قوله: لاٰ تُصِيبَنَّ ،محتمل است دو وجه را:يكى،نفى [6]؛يكى،نهى غايب بر قول عامّه مفسّران.و عبد اللّه عبّاس گفت:نفى [7]است و در جاى صفت فتنه افتاده است.اگر گويند فعل مضارع را كه جواب قسم نباشد و شرط نباشد به قرينه ما،نون تأكيد در او نشود،لا يقال:رأيت رجلا[لا] [8]تفعلنّ كذا،انّما يقال:و اللّه تفعلنّ [9]كذا،گوييم.امّا فرّاء و كسائى گفتند:كلام متضمّن تحذير است براى آن نون در آورد،كما قالوا:اتّق الاسد لا يأكلنّك،و در اين وجه ضعفى هست براى آنكه در اين مثال كه آورد فعل مضارع در جاى جواب امر است نه در جاى صفت،و جواب درست از او آن است كه:كلام متضمّن شرط و جزاست و تقدير آن است كه:و اتّقوا فتنة لئن لم تتّقوها تصيبنّكم ظالمين و غير ظالمين؛بپرهيزيد از فتنه و بترسيد از عذابى كه چون بيايد[به ظالم و ناظالم و به خاص و عام برسد،يعنى از صفت او اين باشد كه چون بيايد]