وَ لِيَرْبِطَ عَلىٰ قُلُوبِكُمْ ؛و تا دلهاى شما ببندد و به آن [3]باران زمين سخت شد تا ثبات قدم ايشان و چهار پايان پديد آمد،فذلك قوله: وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدٰامَ .و ابن محيصن [4]در شاذّ خواند:رجز[به ضمّ«را»] [5]،و هما لغتان،و ابو العاليه رجس خواند به «سين»هم در شاذّ؛و عرب معاقبه كنند ميان«سين»و«زا»،فى قولهم:بسق و رزق [6]و السّراط و الزّراط،و گفتند:ثبات قدم به تأييد و توفيق و صبر كرد كه ايشان را داد.
إِذْ يُوحِي رَبُّكَ ،و ياد كن اى محمّد چون وحى كرد خداى[تو] [7]به فريشتگان كه،من با شماام به معاونت و يارى دادن و نصرت،يقال:فلان مع فلان على عدوّه؛ وحى كرد به ايشان كه:مؤمنان را بر جاى دارى،يعنى به قوّت دل و صحّت عزيمت و نيّت در جهاد كفّار،و گفتند:به حضور با ايشان در كارزار.و گفتهاند:به معونت ايشان مؤمنان را در حرب ابو روق گفت فريشتهاى آمد بر صورت مردى و با اصحابان رسول مىگفت:واثق باشى به فتح و ظفر كه ايشان با يكديگر مىگويند كه، اگر مسلمانان بر ما حمله آرند [8]،از ما كس بر جاى بنماند.مسلمانان قوىدل مىشدند،آنگه بشارتى ديگر اين بود كه مىگفت:من ترس در دل كافران افگنم، رسول-عليه السّلام-گفت:
نصرت بالرّعب مسيرة شهر ،[گفت:] [9]مرا به ترس يارى دادند يكماهه راه،آنگه كيفيّت ضرب و تيغ زدن و مبارزت كردن بازآموخت ايشان را،گفت: فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنٰاقِ ؛گردنهاشان بزنيد.اين قول عطيّه و ضحّاك است.و گفتند:«فوق»،صله است و المعنى فاضربوا الاعناق.و بعضى دگر گفتند:«فوق»،به معنى«على»است.رسول-عليه السّلام-گفت:خداى تعالى مرا نه براى آن فرستاد تا عذاب خداى كنم،انّما [10]عذاب من،ضرب الاعناق و شدّ الوثاق[باشد] [11]،يعنى قتل و اسر،دون سوختن به آتش.عبد اللّه[23-ر]عبّاس
(11-9-7-5-1)) .اساس:ندارد؛از آو،افزوده شد.
[2] .اساس:و انزل،به قياس با نسخه مل و ضبط قرآن مجيد تصحيح شد.